بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه On به فارسی با مثالهای کاربردی
-
- He has a laptop computer on his desk. His feet are also on his desk.
- My friend Pedro lives in an apartment on this street.
- She has a ring on her finger.
- He has a hat on his head. He also has some sunglasses on his face.
- He’s not going to be on time.
- She’s riding on a skateboard.
- He’s riding on his father’s shoulders.
- The news is on TV. She’s reporting about a house that is on fire .
- These children are running on the beach.
- He spilled ketchup on his tie. There will be stain on his shirt and on his tie if he doesn’t clean them.
- او یک کامپیوتر لپ تاپ روی میزش دارد. پاهایش هم روی میزش است.
- دوست من پدرو در آپارتمانی در این خیابان زندگی می کند.
- او یک حلقه در انگشت خود دارد.
- سرش کلاه است. چند عینک آفتابی هم روی صورتش دارد.
- او قرار نیست به موقع حاضر شود.
- او سوار بر اسکیت بورد است.
- او بر شانه های پدرش سوار است.
- اخبار در تلویزیون است. او در مورد خانه ای که در آتش است گزارش می دهد.
- این بچه ها در حال دویدن در ساحل هستند.
- روی کراواتش سس کچاپ ریخت. اگر آنها را تمیز نکند، روی پیراهن و کراواتش لکه می ماند.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.