Meaning and usage of nut word
What is definition, meaning and usage of word nut

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Nut به فارسی با مثالهای کاربردی

کلمه nut یک اسم است. انواع مختلفی از nut وجود دارد:

  1.  This is a nut. It goes onto a bolt or a screw.
  2. This is a nut. It’s a pistachio. Do you like to eat nuts?
  3. This is a nut. He works in an office, and his job has made him go mad.
  1.  این یک مهره است. روی پیچ یا پیچ می رود.
  2. این یک آجیل است. این یک پسته است. آیا دوست دارید آجیل بخورید؟
  3. این یک مهره است. او در یک اداره کار می کند و کارش او را دیوانه کرده است.

 

کلمه “nutty” یک صفت است:

  1. This has a nutty flavor.
  2. She’s kind of a nutty person.
  3. His job is making him nutty.
  1. این طعم آجیلی دارد.
  2. اون یه جورایی آدم بی حوصله ایه
  3. کارش دیوانه کردنش است.

 

کلمه “nut” در برخی از عبارات رایج یافت می شود:

  1. The store sells everything, from soup to nuts. (The store has a wide range of merchandise.)
  2. It feels like I got kicked in the nuts. (nuts = testicles. Be careful if you say this. It’s kind of vulgar, and only men use it.)
  3. Aw nuts! (Darn! I’m disappointed.)
  4. You’re nuts! (You’re wrong.)
  1. این فروشگاه همه چیز را می فروشد، از سوپ گرفته تا آجیل. (فروشگاه دارای طیف وسیعی از کالاها می باشد.)
  2. انگار به من لگد زدند. (nuts = بیضه. اگر این را می گویید مراقب باشید. این یک نوع مبتذل است و فقط مردان از آن استفاده می کنند.)
  3. عجب آجیلی! (لعنتی! ناامید شدم.)
  4. شما دیوانه هستید! (تو اشتباه می کنی.)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b