Meaning and usage of monkey word
What is definition, meaning and usage of word monkey

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Monkey به فارسی با مثالهای کاربردی

moneky “میمون” حیوان کوچکی است که کمی شبیه به یک انسان مینیاتوری است. پوشیده از خز است و دم دارد. صدها نوع مختلف میمون وجود دارد. آنها در مناطق گرم و گرمسیری زندگی می کنند. در مناطق سردتر جهان، میمون ها فقط در باغ وحش ها یا سیرک ها یافت می شوند. برخی از افراد سعی می کنند از میمون ها به عنوان حیوان خانگی نگهداری کنند، اما آنها بسیار مخرب هستند و اهلی کردن آنها دشوار است.

به غیر از استفاده از کلمه “money” برای توصیف حیوان، چند راه دیگر برای استفاده از این کلمه وجود دارد.

 

وقتی از “money” به عنوان فعل استفاده می شود، به معنای آزمایش یا بازی با چیزی است:

  1. Charles likes to monkey around with different kinds of engines. He’s a mechanic.
  2. Yolanda told her kids not to monkey around with the microwave.
  3. Please, don’t monkey with that.
  1. چارلز دوست دارد با انواع مختلف موتورهای اطراف میمون کند. او یک مکانیک است
  2. یولاندا به بچه‌هایش گفت که با مایکروویو میمون نزنند.
  3. خواهش می کنم، با آن میمون نکنید.

 

این کلمه در چند عبارت نیز یافت می شود:

  1. Are you trying to make a monkey out of me? (Are you trying to make me look foolish or stupid?)
  2. Well, I’ll be a monkey’s uncle. (I’m surprised by this situation.)
  3. A new supervisor put a stop to all the monkey business that was going on in our department. (People weren’t doing their jobs seriously.)
  4. Now everyone carries around smart phones. Monkey see, monkey do. (People imitate each other, even with the behavior is foolish or unnecessary.)
  5. They had as much fun at the party as a barrel of monkeys. (They had a good time; however, “a barrel of monkeys” can also be used sarcastically, meaning that an activity was not fun.)
  1. میخوای از من میمون درست کنی؟ (آیا می خواهید مرا احمق یا احمق جلوه دهید؟)
  2. خوب، من عموی میمون خواهم شد. (من از این وضعیت تعجب کردم.)
  3. یک سرپرست جدید تمام تجارت میمون ها را که در بخش ما در جریان بود متوقف کرد. (مردم وظایف خود را جدی انجام نمی دادند.)
  4. اکنون همه تلفن های هوشمند را حمل می کنند. میمون ببین، میمون انجام بده. (افراد از یکدیگر تقلید می کنند، حتی اگر این رفتار احمقانه یا غیر ضروری باشد.)

آنها در مهمانی به اندازه یک بشکه میمون سرگرم بودند. (آنها خوش گذراندند؛ با این حال، “a barrel of monkeys”” نیز می تواند به طعنه استفاده شود، به این معنی که یک فعالیت نه سرگرم کننده.)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.