Meaning and usage of mock word
What is definition, meaning and usage of word mock

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Mock به فارسی با مثالهای کاربردی

To mock a person or a thingاین است که به آن بخندید، آن را مسخره کنید، انتقاد کنید یا تقلید کنید.

  1. Students caught mocking the teacher were told to stay after school for a detention.
  2. When a man with a limp* walked by, Todd mocked the man by faking his own limp. No one thought it was funny.
  3. Protestors mocked the U.S. government with a large figure of Uncle Sam and a burned flag.
  4. Older children mocked the clowns who performed in the parade.
  5. Sometimes it feels as though my computer is mocking me.
  1. به دانش‌آموزانی که معلم را مسخره می‌کردند، گفته شد که بعد از مدرسه برای بازداشت بمانند.
  2. وقتی مردی لنگی* از کنارش رد شد، تاد با جعل لنگش مرد را مسخره کرد. هیچ کس فکر نمی کرد خنده دار باشد.
  3. معترضان با مجسمه بزرگ عمو سام و پرچم سوخته دولت ایالات متحده را مسخره کردند.
  4. بچه های بزرگتر دلقک هایی را که در رژه اجرا می کردند مسخره می کردند.
  5. گاهی اوقات به نظر می رسد که کامپیوترم مرا مسخره می کند.

 

کلمه “mock” نیز به عنوان یک صفت برای توصیف یک تقلید یا مدل از چیزی استفاده می شود:

  1. A mock website was created to give investors an idea of what the actual version would look like later.
  2. Firefighters learn how to save lives through mock emergency situations in which people pretend to need help.
  3. This is a mockup of the machine that the company wants to build. (mockup = model)
  1. یک وب سایت ساختگی ایجاد شد تا به سرمایه گذاران ایده دهد که نسخه واقعی بعداً چگونه خواهد بود.
  2. آتش نشان ها یاد می گیرند که چگونه از طریق موقعیت های اضطراری ساختگی که در آن افراد وانمود می کنند به کمک نیاز دارند، جان خود را نجات دهند.
  3. این مدلی از ماشینی است که این شرکت می خواهد بسازد. (mockup = مدل)

 

کلمه mockery “تمسخر” یک اسم است:

  1. The judge fined the defendant who did whatever he could to make a mockery of the trial.
  2. Deaf people around the world felt that the South African interpreter made a mockery of the sign language that he pretended to know.
  1. قاضی متهم را که هر کاری از دستش بر می آمد برای تمسخر دادگاه جریمه می کرد.
  2. ناشنوایان در سراسر جهان احساس کردند که مترجم آفریقای جنوبی زبان اشاره ای را که وانمود می کرد بلد است به سخره گرفته است.

*لنگیدن: راه رفتن با سفتی ناشی از درد یا جراحت. یک پا بر پای دیگر برتری دارد.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.