بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Mix به فارسی با مثالهای کاربردی
کلمه “mix” زمانی استفاده می شود که افراد یا اشیاء با هم یا ترکیب شوند. ما هنگام معاشرت، سازماندهی و آشپزی از mix “مخلوط” استفاده می کنیم:
- He uses a machine to mix ingredients together.
- Mix flour, yeast, salt, and a little sugar to make dough.
- Eggs and sugar are often mixed together when making cookies.
- You need to mix the chicken and the vegetables for this recipe.
- Oil and water don’t really mix together.
- If you mix red with blue, you’ll get purple.
- Renee is careful not to mix dark colors with light colors when doing laundry.
- The woman finds it difficult to mix with people at parties.
- Joe doesn’t like to mix with people who do drugs.
- او از دستگاهی برای مخلوط کردن مواد با هم استفاده می کند.
- آرد، مخمر، نمک و کمی شکر را با هم مخلوط کنید تا خمیر درست شود.
- تخم مرغ و شکر اغلب هنگام تهیه کوکی ها با هم مخلوط می شوند.
- برای این دستور باید مرغ و سبزیجات را با هم مخلوط کنید.
- روغن و آب واقعاً با هم مخلوط نمی شوند.
- اگر قرمز را با آبی مخلوط کنید، بنفش خواهید شد.
- رنه هنگام شستن لباس ها مراقب است رنگ های تیره را با رنگ های روشن مخلوط نکند.
- زن برای اختلاط با مردم در مهمانی ها مشکل دارد.
- جو دوست ندارد با افرادی که مواد مخدر مصرف می کنند مخلوط شود.
کلمه “mix” را می توان به عنوان یک اسم استفاده کرد:
- That’s not a good mix.
- I bought a cake mix at the store. (All of the necessary items are in the box.)
- The mix of people at the party was very interesting.
- Putting Bob and Todd together on this project is not a good mix.
- این ترکیب خوبی نیست
- من یک مخلوط کیک از فروشگاه خریدم. (تمام موارد لازم در جعبه موجود است.)
- ترکیب افراد در مهمانی بسیار جالب بود.
- کنار هم قرار دادن باب و تاد در این پروژه ترکیب خوبی نیست.
کلمات “mix” و “up” با هم “mix up” را تشکیل می دهند. این اصطلاح زمانی استفاده می شود که سردرگمی وجود داشته باشد یا چیزهایی که نباید در کنار هم قرار می گیرند.
- The teacher mixed up the names of the students.
- The waiter mixed up the customers’ orders.
- Don’t mix up my stuff with your stuff. Let’s keep it all separate.
- Natalya mixes up pronouns when she speaks English.
- There was a mix up at the airport and we missed our flight.
- معلم نام دانش آموزان را به هم ریخت.
- پیشخدمت سفارشات مشتریان را به هم ریخت.
- چیزهای من را با چیزهای خود مخلوط نکنید. بیایید همه چیز را جدا نگه داریم.
- ناتالیا وقتی انگلیسی صحبت می کند ضمایر را با هم مخلوط می کند.
- در فرودگاه قاطی شد و ما پروازمان را از دست دادیم.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.