بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Minor به فارسی با مثالهای کاربردی
کلمه minor یعنی کوچک.
- A flat tire is a minor problem. (It’s a small problem.)
- The car sustained minor damage when it bumped into another car.
- Susan’s role in the organization is minor.
- Oscar is thrilled to have a minor part in an upcoming movie.
- Minor characters in movies are usually not very memorable.
- Even a minor amount of dust can cause the machine to malfunction (malfunction = break).
- The man went to jail for a minor offense. (minor offense = a small crime)
- My problems are minor compared to hers.
- پنچر شدن لاستیک یک مشکل جزئی است. (مشکل کوچکی است.)
- خودرو در برخورد با خودروی دیگر آسیب جزئی دید.
- نقش سوزان در سازمان ناچیز است.
- اسکار از اینکه نقش کوچکی در یک فیلم آینده داشته باشد هیجان زده است.
- شخصیت های فرعی در فیلم ها معمولاً چندان به یاد ماندنی نیستند.
- حتی مقدار کمی گرد و غبار می تواند باعث خرابی دستگاه شود (malfunction = شکست).
- این مرد به خاطر یک تخلف جزئی به زندان رفت. (minor offense = جرم کوچک)
- مشکلات من در مقایسه با او جزئی است.
این کلمه در مورد کودکان زیر 18 سال نیز استفاده می شود.
- Minors aren’t allowed to buy certain products such as tobacco or alcohol.
- The boy didn’t go to an adult prison because he was a minor when he committed the crime.
- Penalties for abusing a minor are quite severe in most states.
- خردسالان مجاز به خرید برخی از محصولات مانند تنباکو یا الکل نیستند.
- پسربچه در زمان ارتکاب جنایت به زندان بزرگسالان نرفت، زیرا او خردسال بود.
- مجازات آزار و اذیت یک خردسال در اکثر ایالت ها بسیار شدید است.
چیزی که هست اصلی اغلب به چیزی که جزئی است مربوط می شود یا با آن مقایسه می شود.
- Sarah has a major in economics and a minor in French. (minor = a relatively smaller concentration of college courses in one area)
- C major sounds good when played with A minor.
- Tony came up from the minor leagues to play baseball for a major league team.
- The group went from being a minor threat to a major threat.
- سارا یک رشته اقتصاد و یک رشته فرعی به زبان فرانسه دارد. (minor = غلظت نسبتاً کمتر دروس دانشگاهی در یک منطقه)
- سی ماژور هنگام بازی با A مینور خوب به نظر می رسد.
- تونی از لیگ های کوچک به میدان آمد تا برای یک تیم لیگ برتر بیسبال بازی کند.
- این گروه از یک تهدید جزئی به یک تهدید بزرگ تبدیل شد.
کلمه minority “اقلیت” یک اسم است. اقلیت یک گروه کوچک است.
- A minority of voters were in favor of the losing candidate.
- Minority groups in the United States are protected by the justice system.
- The Minority Leader in the U.S. Senate is Harry Reid.
- Some people in the office felt that Vanessa got the job only because she’s a minority. (Sometimes the word “minority” is used to describe someone who is not white or caucasian. In this case, the word “minority may have a strong overtone.)
- The company says that it’s committed to do more minority hiring.
- اقلیتی از رای دهندگان موافق نامزد بازنده بودند.
- گروه های اقلیت در ایالات متحده توسط سیستم قضایی محافظت می شوند.
- رهبر اقلیت در سنای ایالات متحده هری رید است.
- برخی از افراد در دفتر احساس کردند که ونسا فقط به این دلیل که در اقلیت است، این شغل را بدست آورده است. (گاهی از کلمه “minority” برای توصیف فردی استفاده می شود که سفیدپوست یا قفقازی نیست. در این مورد، کلمه “minority” ممکن است دارای یک رنگ قوی باشد.)
- این شرکت می گوید که متعهد به استخدام اقلیت بیشتر است.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.