Meaning and usage of manage word
What is definition, meaning and usage of word manage

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Manage به فارسی با مثالهای کاربردی

کلمه “manage” یک فعل است. زمانی از آن استفاده کنید که فردی در موقعیت مسئولیتی قرار دارد یا موقعیتی را تحت کنترل دارد:

  1. Jerry manages a restaurant. He’s the boss. He’s the manager.
  2. Lupe managed an office when she lived in Mexico. There were ten people who worked under her.
  3. Have you ever managed a business?
  4. Can you manage a large machine by yourself, or do you need help?
  5. Todd mismanaged the company, so he was fired. (mismanage = do a bad job of managing)
  1. جری یک رستوران را مدیریت می کند. او رئیس است او مدیر است
  2. لوپه زمانی که در مکزیک زندگی می کرد دفتری را اداره می کرد. ده نفر زیر نظر او کار می کردند.
  3. آیا تا به حال یک کسب و کار را مدیریت کرده اید؟
  4. آیا می توانید یک ماشین بزرگ را خودتان مدیریت کنید یا به کمک نیاز دارید؟
  5. تاد شرکت را بد مدیریت کرد، بنابراین او اخراج شد. (mismanage = انجام کار بد مدیریت)

 

در این جملات، کلمه “manage” یک جرون است. گروندها دارای انتهای “ing” هستند و اغلب پس از حرف اضافه می آیند:

  1. Sheila does a good job of managing her household. She takes care of five children and she does all the cooking and cleaning herself.
  2. Bill is good at managing money. That’s why he works as an accountant.
  1. شیلا در اداره خانه خود به خوبی کار می کند. او از پنج کودک مراقبت می کند و تمام کار پخت و پز و نظافت را خودش انجام می دهد.
  2. بیل در مدیریت پول خوب است. به همین دلیل به عنوان حسابدار کار می کند.

 

کاربردهای کمی اصطلاحی برای این کلمه وجود دارد. گاهی اوقات کلمه “manage” به این معنی است که فرد از یک موقعیت بد بهترین استفاده را می کند یا کاری را انجام می دهد که دشوار است:

  1. Dan and Sue both lost their jobs, but somehow they’ll manage to make ends meet until they can find new jobs.
  2. Although it’s hard to believe, the woman who survived the earthquake managed to go five days without any water.
  3. Despite all of his financial problems, somehow he’ll manage.
  4. After getting lost, the kids managed to find their way out of the forest.
  5. How did he manage to get his hand caught in that machine?
  1. دن و سو هر دو شغل خود را از دست دادند، اما تا زمانی که بتوانند شغل جدیدی پیدا کنند، به نوعی زندگی خود را تامین می کنند.
  2. اگرچه باورش سخت است، اما زنی که از زلزله جان سالم به در برد، توانست پنج روز را بدون آب بگذراند.
  3. علیرغم تمام مشکلات مالی اش، به نحوی از پس آن بر می آید.
  4. پس از گم شدن، بچه ها موفق شدند راه خود را از جنگل پیدا کنند.
  5. چطور توانست دستش را در آن دستگاه گیر کند؟

 

کلمه “management” یک اسم است:

  1. The business is under new management.
  2. The management of the company was given to the owner’s daughter.
  3. Todd’s mismanagement of the company resulted in the loss of millions of dollars.
  1. کسب و کار تحت مدیریت جدید است.
  2. مدیریت شرکت به دختر مالک واگذار شد.
  3. سوء مدیریت تاد در شرکت منجر به از دست دادن میلیون ها دلار شد.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.