بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Make به فارسی با مثالهای کاربردی
کلمه make “ساختن” معمولاً به عنوان فعل استفاده می شود.
ساده | گذشته | فعل ماضی |
make
ساختن |
made
ساخته شد |
made
ساخته شده است |
- Sophia is making dinner.
- Our neighbor is making noise.
- Those kids are making a mess.
- That company makes computers.
- Maria made a dress for her daughter.
- Congress will make some new laws next year.
- Steven Spielberg has made many movies.
- Have you ever made bread?
- سوفیا داره شام درست میکنه
- همسایه ما سر و صدا می کند.
- اون بچه ها دارن قاطی میکنن
- این شرکت کامپیوتر تولید می کند.
- ماریا برای دخترش لباس درست کرد.
- کنگره سال آینده قوانین جدیدی وضع خواهد کرد.
- استیون اسپیلبرگ فیلم های زیادی ساخته است.
- تا حالا نان درست کردی؟
همچنین معانی بسیار متنوع دیگری برای “make” وجود دارد.
- How much do you make every year? (make = earn)
- I’m sorry, I can’t make the party. (make = come)
- They didn’t make it to the airport on time. (make = arrive)
- Try not to make a big deal out of this. (Don’t create a problem.)
- The flowers really made her day. (She was very happy to receive flowers.)
- The people who own that company have it made. (have it made = to be very successful)
- The police made the man give up the gun. (make = force)
- Jim and Ashley probably aren’t going to make it as a married couple. (make it = succeed)
- The flowers didn’t make it through the cold weather. (make it = survive)
- Everyone admires a self-made man or woman. (self-made = to become successful without help from parents or some other benefactor)
- Can you make out the license plate on that car? (make out = see)
- A couple of teenagers were making out in the back seat of the car. (make out = kiss)
- How did you make out at the racetrack? (make out = to do well)
- هر سال چقدر درآمد دارید؟ (make = کسب درآمد)
- متاسفم، نمی توانم مهمانی کنم. (make = بیا)
- آنها به موقع به فرودگاه نرسیدند. (make = رسیدن)
- سعی کنید از این موضوع کار بزرگی انجام ندهید. (مشکلی ایجاد نکنید.)
- گلها واقعاً روز او را ساخته اند. (او از دریافت گل بسیار خوشحال بود.)
- افرادی که صاحب آن شرکت هستند آن را ساخته اند. (have it made = بسیار موفق بودن)
- پلیس مرد را وادار کرد اسلحه را کنار بگذارد. (make = نیرو)
- جیم و اشلی احتمالاً به عنوان یک زوج متاهل موفق نمی شوند. (make it = موفق شو)
- گلها نتوانستند از هوای سرد عبور کنند. (make it = زنده بمان)
- همه مرد یا زن خودساخته را تحسین می کنند. (self-made = بدون کمک والدین یا خیرین دیگر موفق شدن)
- آیا می توانید پلاک آن ماشین را تشخیص دهید؟ (make out = دیدن)
- چند نوجوان در صندلی عقب ماشین در حال حرکت بودند. (make out = بوسیدن)
- در پیست اتومبیل رانی چطور به میدان آمدید؟ make out = خوب کردن)
گاهی اوقات کلمه “make” یک اسم است:
- What’s the make and model of the car you drive? (make = company name)
- A stamp shows the make on the bottom of the vase.
- Tony is always on the make. (on the make = looking for an advantage or opportunity)
- خودرویی که سوار میشوید، برند و مدل آن چیست؟ (make = نام شرکت)
- یک مهر نشان می دهد که در پایین گلدان است.
- تونی همیشه در حال ساخت است. On the make = به دنبال یک مزیت یا فرصت)
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.