بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Loyal به فارسی با مثالهای کاربردی
loyal “وفادار” شخص کسی است که به دوستان یا اعضای خانواده وفادار می ماند. او بدون توجه به موقعیت، آماده کمک است.
- Roger is a loyal employee of the company. He works hard so that the company will be successful.
- Roger is also a loyal husband. He loves his wife and he would never leave her.
- Gloria is a loyal wife. She loves her husband and she would never leave him.
- Our dog is very loyal. She obeys our commands and protects our house. She would never try to run away.
- Edward is a loyal member of his church. He offers his time and donates money to keep the church operating.
- Andrew was fired from the company for being disloyal. (The word “disloyal” is the opposite of “loyal.”)
- My friends are very loyal. They’re always available if I need them.
- راجر یک کارمند وفادار شرکت است. او سخت کار می کند تا شرکت موفق شود.
- راجر همچنین یک شوهر وفادار است. او همسرش را دوست دارد و هرگز او را ترک نمی کند.
- گلوریا یک همسر وفادار است. او شوهرش را دوست دارد و هرگز او را ترک نمی کند.
- سگ ما بسیار وفادار است. او دستورات ما را اطاعت می کند و از خانه ما محافظت می کند. او هرگز سعی نمی کند فرار کند.
- ادوارد یکی از اعضای وفادار کلیسای خود است. او زمان خود را ارائه می دهد و برای ادامه فعالیت کلیسا پول اهدا می کند.
- اندرو به دلیل بی وفایی از شرکت اخراج شد. (کلمه «disloyal» متضاد loyal است.)
- دوستان من بسیار وفادار هستند. اگر به آنها نیاز داشته باشم همیشه در دسترس هستند.
کلمه loyalty “وفاداری” یک اسم است:
- Walter was rewarded for his loyalty to the company with a big raise in his salary.
- Loyalty to one’s family is what helps the family thrive. (thrive = be successful)
- The player’s loyalty to his team was questioned when he failed to perform to the best of his abilities.
- His loyalty was called into question. (call into question = doubt)
- والتر به دلیل وفاداری خود به شرکت با افزایش زیادی در حقوق خود پاداش گرفت.
- وفاداری به خانواده چیزی است که به پیشرفت خانواده کمک می کند. (thrive = موفق باش)
- وفاداری این بازیکن به تیمش زمانی زیر سوال رفت که او نتوانست بهترین عملکرد خود را نشان دهد.
- وفاداری او زیر سوال رفت. (call into quesion = شک)
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.