Meaning and usage of loose word
What is definition, meaning and usage of word loose

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Loose به فارسی با مثالهای کاربردی

اگر چیزی loose هست، خیلی بزرگ است یا زمانی که باید ایمن باشد حرکت می کند. اگر انسان یا حیوان loose ” شل” باشد، از حبس گریخته است یا فردی است که خیلی مراقب نیست. کلمه loose نیز متضاد صفت tight “تنگ” است.

  1. Little Edgar has a loose tooth. He’s probably going to lose it soon.
  2. The hinge on the door is loose. It has to be fixed.
  3. These pants feel a little loose. I think I’m losing weight.
  4. Some kids let a few mice loose in the school as a prank.
  5. There are a few criminals loose in our neighborhood, so everyone is keeping their doors locked.
  6. My dog is loose.
  1. ادگار کوچولو یک دندان لق دارد. او احتمالاً به زودی آن را از دست خواهد داد.
  2. لولای در شل است. باید درست بشه
  3. این شلوار کمی گشاد به نظر می رسد. فکر کنم دارم وزن کم میکنم
  4. برخی از بچه ها به عنوان شوخی چند موش را در مدرسه رها می کنند.
  5. در محله ما چند جنایتکار آزاد هستند، بنابراین همه درهای خود را قفل می کنند.
  6. سگ من شل است

 

برای تشکیل یک فعل، “en” را به آخر “loose” اضافه کنید تا “loosen” ایجاد شود.

  1. Loosen your tie and relax. The work day is over.
  2. The government is loosening its restrictions on gun ownership.
  3. Peter loosened up before the match by stretching and exercising.
  4. Some practical joker loosened Bill’s front tire and it fell off.
  1. کراوات خود را شل کنید و استراحت کنید. روز کاری تمام شد.
  2. دولت در حال کاهش محدودیت های خود در مورد مالکیت اسلحه است.
  3. پیتر قبل از مسابقه با حرکات کششی و ورزش شل شد.
  4. یک جوکر عملی لاستیک جلوی بیل را شل کرد و افتاد.

 

چند عبارت وجود دارد که از کلمه “loose” استفاده می کند.

  1. The housekeepers find a lot of loose change when they vacuum the couches and chairs. (loose change = money, coins. If you find it, you can keep it.)
  2. Joe Biden is kind of a loose cannon. You never know what he’s going to say. (loose cannon = a person who says or does things without careful consideration)
  3. Politicians generally play fast and loose with the truth.
  4. Older people in the apartment building think that Eva is a loose woman, but she’s actually very conservative.
  1. خانه دارها وقتی کاناپه ها و صندلی ها را جاروبرقی می کشند، تغییر زیادی پیدا می کنند. (loose change = پول، سکه. اگر آن را پیدا کردید، می توانید آن را نگه دارید.)
  2. جو بایدن به نوعی یک توپ شل است. شما هرگز نمی دانید که او چه خواهد گفت. (loose cannon = کسی که بدون توجه دقیق چیزهایی می گوید یا انجام می دهد)
  3. سیاستمداران عموماً سریع و آزادانه با حقیقت بازی می کنند.
  4. افراد مسن در آپارتمان فکر می کنند که ایوا یک زن بی‌بند و بار است، اما او در واقع بسیار محافظه کار است.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b