Meaning and usage of load word
What is definition, meaning and usage of word load

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Load به فارسی با مثالهای کاربردی

می توانید از “load” به عنوان فعل یا به عنوان اسم استفاده کنید. به عنوان یک فعل، شبیه به put in “قرار دادن” است.

ساده گذشته فعل ماضی
load

بارگیری کردن

loaded

بارگیری شد

load

بارگیری شده است

  1. He loaded the washing machine with dirty laundry.
  2. He loaded the washing machine. (When using “load,” it’s usually not necessary to say what was put in the machine.)
  3. The police officer loaded her gun with bullets.
  4. The police officer loaded her gun.
  5. Please load the dishwasher with dishes.
  6. Please load the dishwasher.
  7. Don’t unload your truck here. This is not a loading zone. (unload = take out)
  8. They loaded up on groceries before the big snow storm hit. (load up = gather; get)
  1. ماشین لباسشویی را با لباس های کثیف پر کرد.
  2. ماشین لباسشویی را پر کرد. (هنگام استفاده از load, معمولاً نیازی به گفتن آنچه در دستگاه قرار داده شده نیست.)
  3. افسر پلیس اسلحه او را پر از گلوله کرد.
  4. افسر پلیس اسلحه او را پر کرد.
  5. لطفا ماشین ظرفشویی را با ظروف پر کنید.
  6. لطفا ماشین ظرفشویی را بارگیری کنید.
  7. کامیون خود را اینجا تخلیه نکنید. این منطقه بارگیری نیست. (unload = بیرون آوردن)
  8. آنها قبل از وقوع طوفان بزرگ برف، مواد غذایی را بار کردند. (load up = جمع کردن؛ بدست آوردن)

 

همانطور که می توانید بگویید، “load” یک فعل بسیار مفید و آسان برای استفاده است.

 

وقتی از “load” به عنوان اسم استفاده می کنید، به مقداری اشاره دارد:

  1. She has a load of laundry to do.
  2. There’s a load of furniture in the truck.
  3. We’ve got a load of groceries in the car.
  4. We had loads of fun at the party. (We had a lot of fun at the party.)
  1. او یک بار لباس شویی دارد.
  2. یک بار مبلمان در کامیون وجود دارد.
  3. ما یک بار مواد غذایی در ماشین داریم.
  4. در مهمانی خیلی خوش گذشت. (در مهمانی خیلی خوش گذشت.)

 

می توانید “load” را به صفتی با پایان “ed” تغییر دهید. در این مورد، کلمه “loaded” چند معنی اضافی دارد.

  1. The truck is loaded.
  2. My car is loaded with groceries.
  3. He carries around a loaded gun.
  4. They’re loaded. (They have a lot of money.)
  5. That guy looks like he’s loaded. (loaded = drunk)
  1. کامیون بارگیری شده است.
  2. ماشین من پر از مواد غذایی است.
  3. او یک اسلحه پر را حمل می کند.
  4. آنها بارگیری شده اند. (آنها پول زیادی دارند.)
  5. آن مرد به نظر می رسد که او بارگذاری شده است. (loaded = مست)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.