بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Limp به فارسی با مثالهای کاربردی
اگر یک نفر limp “لنگان” می زند، او در پا درد یا مشکلی در ساق پا دارد.
- Wally is limping because he hurt his foot.
- The dog got something sharp in his paw and he limped all the way home.
- Yolanda’s limp got worse, so she went to the doctor. (This sentence uses “limp” as a noun.)
- The old man has always walked with a limp because of a war injury.
- Why are you limping? Did you hurt yourself?
- والی لنگ می زند چون پایش صدمه دیده است.
- سگ چیزی تیز در پنجه اش گرفت و او تا خانه لنگان لنگان رفت.
- لنگش یولاندا بدتر شد، بنابراین به دکتر رفت. (این جمله از “limp” به عنوان اسم استفاده می کند.)
- پیرمرد به دلیل جراحت جنگی همیشه با لنگی راه رفته است.
- چرا می لنگید؟ به خودت آسیب زدی؟
کلمه “limp” همچنین برای توصیف نوعی ضعف یا شکست استفاده می شود.
- Business at this store went limp at the beginning of the recession.
- The dog’s tail became limp when he realized he was in trouble for digging in the yard.
- The customer got angry at the store because of their limp-wristed response to his complaints. (limp-wristed: ineffective; weak)
- کسب و کار در این فروشگاه در آغاز رکود ضعیف شد.
- دم سگ وقتی متوجه شد که به خاطر کندن در حیاط دچار مشکل شده، سست شد.
- مشتری به دلیل پاسخ لنگی آنها به شکایاتش از فروشگاه عصبانی شد. (limp-wristed: بی اثر؛ ضعیف)
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.