بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Level به فارسی با مثالهای کاربردی
اگر چیزی level هست, مسطح است. سطح در هیچ منطقه ای بالاتر یا پایین تر نیست. برای برخی چیزها مهم است که در سطح باشند.
- A kitchen counter is a level surface on which to prepare food.
- The foundation for a new house needs to be level.
- The width of a street from left to right should be level.
- If something is not level, it might cause problems.
- We had to return a table to the store because the table wasn’t level.
- پیشخوان آشپزخانه سطحی است که روی آن غذا آماده می شود.
- پایه و اساس یک خانه جدید باید صاف باشد.
- عرض یک خیابان از چپ به راست باید همسطح باشد.
- اگر چیزی در سطح نباشد، ممکن است مشکل ایجاد کند.
- ما مجبور شدیم یک میز را به فروشگاه برگردانیم زیرا میز تراز نبود.
وقتی کلمه “level” به عنوان اسم استفاده می شود، نشان دهنده درجه ای از موفقیت یا ارتفاع فیزیکی است.
- On which floor level is the office?
- A parking garage usually has several levels.
- We reached a level of understanding after some disagreement.
- Grocery stores put as much food at eye level as possible so that customers can easily find it. (eye level = at the height of one’s eye)
- Which level are you working on for this website?
- Most students begin studying English on the Blue Level.
- Construction workers use a device called a level to determine if a surface is straight or has an even height.
- دفتر در کدام طبقه است؟
- یک پارکینگ معمولا دارای چندین سطح است.
- ما پس از اختلاف نظر به سطحی از تفاهم رسیدیم.
- خواربارفروشی ها تا حد امکان مواد غذایی را در سطح چشم قرار می دهند تا مشتریان بتوانند به راحتی آن را پیدا کنند. (سطح چشم = در ارتفاع چشم)
- در کدام سطح برای این وب سایت کار می کنید؟
- اکثر دانش آموزان شروع به مطالعه زبان انگلیسی در سطح آبی می کنند.
- کارگران ساختمانی از وسیله ای به نام تراز استفاده می کنند تا مشخص کنند که سطح صاف است یا ارتفاع یکنواخت.
کلمه “level” نیز به عنوان فعل استفاده می شود:
ساده | گذشته | فعل ماضی |
level
تسطیح کردن |
leveled
تسطیح کرد |
leveled
تسطیح کرده |
- Construction workers level fresh concrete after it has been poured from a truck.
- A tornado leveled a house in our neighborhood. (level = destroy; flatten)
- Technology levels the playing field for people from other countries who compete with Americans.
- کارگران ساختمانی بتن تازه را پس از ریختن آن از کامیون تراز می کنند.
- گردبادی خانه ای در محله ما را با خاک یکسان کرد. (level= نابود کردن؛ مسطح کردن)
- فناوری زمینه بازی را برای افرادی از کشورهای دیگر که با آمریکایی ها رقابت می کنند، هموار می کند.
عباراتی وجود دارد که از کلمه “level” استفاده می کنند.
- Is this guy on the level? (Is he honest?)
- Do you want me to level with you? (Do you want me to tell you the truth, or what I think is the truth?)
- It’s important for the employees to feel they have a level playing field when negotiating with management. (a level playing field = a fair situation)
- آیا این پسر در سطح است؟ (آیا او صادق است؟)
- میخوای با تو هم سطح بشم؟ (آیا می خواهید من حقیقت را به شما بگویم یا آنچه فکر می کنم حقیقت است؟)
- برای کارمندان مهم است که هنگام مذاکره با مدیریت احساس کنند که زمین بازی برابری دارند. (a level playing field= یک وضعیت منصفانه)
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.