Meaning and usage of let word
What is definition, meaning and usage of word let

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Let به فارسی با مثالهای کاربردی

let / let / let / letting

فعل let “اجازه دهید” برای دعوت، درخواست و دادن اجازه استفاده می شود

A: Let’s go out tonight.

A: بیا امشب بریم بیرون.

B: Okay. Where do you want to go?

B: باشه. کجا میخوای بری؟

“let” + “go” معانی مختلفی دارد. این مثال به شکل یک دعوتنامه است.

  1. The company let a lot of its employees go. “let” + “go” in this example means lay off.
  2. “Well, I’ll have to let you go now. My girlfriend is here, so I’ll talk to you later.” “let” + “go” in this example means “say goodbye and get off of the phone.”
  3. The police don’t want to let this man go because he’s a very dangerous person. “let” + “go” in this example means “release from jail.”
  4. Her parents let her have a dog. “let” + “have” = allow; give
  5. He’s letting his girlfriend win at pool.
  6. A goalie must not let the puck enter the net.
  7. Although her parents aren’t happy about her decision, they’re letting her get married at an early age.
  8. She never keeps the fish she catches. She always lets them go.
  9. He has really let himself go over the years. Now he has to go on a diet. (To let oneself go is to stop caring about weight or personal appearance.)

 

  1. شرکت بسیاری از کارمندان خود را رها کرد. “let” + “go” در این مثال به معنای اخراج است.
  2. “خب، من باید الان تو را رها کنم. دوست دخترم اینجاست، پس بعداً با تو صحبت خواهم کرد.” «let» + go در این مثال به معنای «خداحافظی کنید و از تلفن خارج شوید» است.
  3. پلیس نمی‌خواهد این مرد را رها کند زیرا او فرد بسیار خطرناکی است. “let” + “go” در این مثال به معنای “رهایی از زندان” است.
  4. پدر و مادرش به او اجازه دادند که یک سگ داشته باشد. let + have = اجازه می دهد. دادن
  5. او به دوست دخترش اجازه می دهد در استخر برنده شود.
  6. دروازه بان نباید اجازه دهد که جن وارد تور شود.
  7. اگرچه والدینش از تصمیم او راضی نیستند، اما به او اجازه می دهند در سنین پایین ازدواج کند.
  8. او هرگز ماهی را که صید می کند نگه نمی دارد. او همیشه آنها را رها می کند.
  9. او واقعاً در طول این سال ها خود را رها کرده است. حالا باید رژیم بگیره. (let oneself go به معنای دست کشیدن از اهمیت دادن به وزن یا ظاهر شخصی است.)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.