Meaning and usage of leave word
What is definition, meaning and usage of word leave

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Leave به فارسی با مثالهای کاربردی

To leave  دور شدن از جایی است. کلمه “depart” مترادف “leave” است.

ساده گذشته فعل ماضی
leave

ترک کردن

leaved

ترک کرد

leaved

ترک کرده

  1. What time does your plane leave? (What time does your plane depart?
  2. Theresa is leaving next Friday for Europe.
  3. What time do you leave for work in the morning?
  4. What time do you leave and what time do you get there?
  5. I’m leaving now. Bye.
  1. هواپیمای شما ساعت چند حرکت می کند؟ (هواپیمای شما ساعت چند حرکت می کند؟
  2. ترزا جمعه آینده راهی اروپا می شود.
  3. صبح چه ساعتی به سرکار می روید؟
  4. چه ساعتی حرکت می‌کنید و چه ساعتی به آنجا می‌روید؟
  5. من الان میرم خداحافظ

 

این کلمه همچنین اغلب هنگامی استفاده می شود که از چیزی یا شخصی بخواهید بدون تغییر یا بدون کمک بماند.

  1. You can leave that there. Don’t move it.
  2. We left our door unlocked.
  3. How long can you leave your kids alone? (leave alone = without supervision)
  4. Please leave the chicken out of the freezer so that it can thaw.
  5. Don’t leave the milk out of the refrigerator for too long. (It will spoil,)
  6. We’re going to leave this situation alone. (We’re not going to do anything.)
  7. Please leave me alone. (I don’t want the company of another person.)
  1. میتونی اونجا بذاری آن را حرکت ندهید
  2. در را باز گذاشتیم.
  3. تا کی می توانید بچه های خود را تنها بگذارید؟ (leave alone = بدون نظارت)
  4. لطفا مرغ را بیرون از فریزر بگذارید تا آب شود.
  5. شیر را برای مدت طولانی بیرون از یخچال نگذارید. (فاسد خواهد شد،)
  6. ما این وضعیت را به حال خود رها می کنیم. (ما هیچ کاری انجام نمی دهیم.)
  7. لطفا منو تنها بذار (من شرکت شخص دیگری را نمی خواهم.)

 

به عنوان یک فعل، “leave” برای انواع مختلفی از موقعیت ها استفاده می شود که شامل تغییر عمده در زندگی یک فرد می شود.

  1. Bertha is leaving her husband. (She’s getting a divorce.)
  2. Our supervisor is leaving at the end of May. (She’s going to a new job.)
  3. The recession left many people without a job. (leave = result)
  4. A hurricane left many people without homes to return to.
  5. Soldiers left the village in ruins.
  6. You leave me with no choice but to fire you. (Your performance at work can not be changed, so here is the consequence.)
  1. برتا شوهرش را ترک می کند. (در حال طلاق گرفتن است.)
  2. سرپرست ما در پایان ماه مه می رود. (او به یک کار جدید می رود.)
  3. رکود بسیاری از مردم را بیکار کرد. (leave = نتیجه)
  4. طوفان بسیاری از مردم را بدون خانه برای بازگشت به جا گذاشت.
  5. سربازان روستا را ویرانه ترک کردند.
  6. چاره ای جز اخراجت برای من باقی نمی گذاری. (عملکرد شما در محل کار قابل تغییر نیست، بنابراین نتیجه آن در اینجاست.)

 

کلمه “leaves” جمع کلمه “leaf” است.

  1. The leaves on the trees are just emerging from their buds.
  2. Most leaves are green, but you can also find leaves that are purple, yellow, and even black.
  3. I have to rake up all of these leaves on the ground.
  1. برگ های درختان تازه از جوانه هایشان بیرون می آیند.
  2. بیشتر برگ‌ها سبز هستند، اما می‌توانید برگ‌های بنفش، زرد و حتی سیاه را نیز پیدا کنید.
  3. من باید همه این برگ ها را روی زمین چنگک بزنم.

 

وقتی از “leave” به عنوان اسم استفاده می شود، به دوره غیبت از کار یا مدرسه اشاره دارد.

  1. Rachel is taking a leave of absence because she’s going to have a baby soon.
  2. Mark is on leave from his regular assignment. (on leave = to take a temporary break of days, weeks, or months)
  3. Soldiers in the military are temporarily on leave following a period of service.
  4. A soldier who walks away from his or her position without permission is AWOL ( absent without leave). .
  1. ریچل به دلیل اینکه به زودی بچه دار می شود مرخصی می گیرد.
  2. مارک از ماموریت عادی خود در مرخصی است. (on leave = استراحت موقت از روزها، هفته ها یا ماه ها)
  3. سربازان در ارتش پس از یک دوره خدمت به طور موقت در مرخصی هستند.
  4. سربازی که بدون اجازه از موقعیت خود دور می شود AWOL (غیبت بدون مرخصی) است. .

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b