بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Least به فارسی با مثالهای کاربردی
کلمه least “کمترین” در مقابل most “بیشترین” است. مقداری را توصیف می کند که از مقادیر دیگر کمتر است.
- Of the three choices, she likes the orange one the least.
- Joe puts the least amount of effort in getting his work finished. He’s very lazy.
- That was one of the least interesting classes I have ever taken. It was very boring.
- Finding a new job is the least of her problems. She has many other problems to deal with.
- The least amount of pain and suffering happened at the beginning of the war; most of the war’s devastation was felt towards the end of it.
- از بین این سه گزینه، او رنگ نارنجی را کمتر از همه دوست دارد.
- جو کمترین تلاش را برای به پایان رساندن کارش می کند. او خیلی تنبل است
- این یکی از کم جذاب ترین کلاس هایی بود که تا به حال شرکت کردم. خیلی کسل کننده بود
- یافتن شغل جدید کمترین مشکل اوست. او مشکلات زیادی دارد که باید با آنها کنار بیاید.
- کمترین درد و رنج در آغاز جنگ اتفاق افتاد. بیشتر ویرانی های جنگ در اواخر آن احساس شد.
حرف اضافه “at” اغلب در مقابل “least” قرار می گیرد تا at least “حداقل” را تشکیل دهد. این یک نوع اصطلاح است که ما از آن برای توصیف برخی مزیت ها با وجود مشکل استفاده می کنیم.
- Tom has a difficult job. At least it’s interesting.
- Their company went out of business. At least everyone received one final paycheck.
- The party was held under a very cloudy sky. At least it didn’t rain.
- He lost all of his money and his house…
- تام کار سختی دارد. حداقل جالبه
- شرکت آنها از کار افتاد. حداقل همه یک چک حقوق نهایی دریافت کردند.
- جشن در زیر آسمان بسیار ابری برگزار شد. حداقل باران نبارید
- او تمام پول و خانه اش را از دست داد…
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.
fr-article-ad-3b