Meaning and usage of lame word
What is definition, meaning and usage of word lame

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Lame به فارسی با مثالهای کاربردی

شخص یا چیزی که lame هست ضعیف، غیراصولی یا خیلی خوب نیست.

  1. Dan came up with a lame excuse for why he was late. (His excuse was bad, or it was obviously false.)
  2. That movie was lame. (It was a bad movie. Overall, it was unoriginal and the acting was terrible.)
  3. Mr. Smith’s teaching style is so lame. (It’s not interesting. It’s not effective.)
  4. Todd made a lame joke about people from Tennessee, but no one laughed. (He made a stupid joke.)
  5. That was a really lame answer to the question.
  6. That’s so lame. (Or, “That’s so weak.” Both words, “lame” and “weak” are popular, especially among young people, when describing a situation that seems false, phony, or lacking in credibility.)
  1. دن بهانه‌ای بی‌هدف برای دیر آمدنش آورد. (بهانه او بد بود، یا آشکارا نادرست بود.)
  2. آن فیلم لنگ بود. (فیلم بدی بود. در کل غیر اصلی بود و بازی وحشتناکی داشت.)
  3. سبک تدریس آقای اسمیت خیلی لنگ است. (این جالب نیست. موثر نیست.)
  4. تاد با مردم تنسی شوخی کرد، اما هیچ کس نخندید. (شوخی احمقانه ای کرد.)
  5. این یک پاسخ واقعاً ضعیف به سؤال بود.
  6. این خیلی لنگ است (یا «That’s so weak.» هر دو کلمه lame و weak، به ویژه در میان جوانان، هنگام توصیف وضعیتی که به نظر نادرست، ساختگی یا فاقد اعتبار به نظر می رسد، رایج هستند.)

 

کلمه “lame” نیز زمانی به کار می رود که فردی از نظر جسمی ضعیف شده یا حیوانی مجروح شده باشد.

  1. The man was shot in the leg. His leg is lame.
  2. Sometimes there no other choice but to euthanize an animal that’s lame. (They animal must be killed because an injury is to severe.)
  3. Weakened by hunger and fatigue, the lame traveler got off of his horse and sprawled out on a small patch of ground where he expected to die. Eventually, he was saved.
  1. این مرد از ناحیه پا مورد اصابت گلوله قرار گرفت. پایش لنگ است.
  2. گاهی اوقات چاره ای جز مرگ حیوانی که لنگ است وجود ندارد. (آنها حیوان باید کشته شوند زیرا جراحت بسیار شدید است.)
  3. مسافر لنگ که از گرسنگی و خستگی ضعیف شده بود، از اسبش پیاده شد و روی تکه کوچکی از زمین که انتظار داشت بمیرد، پراکنده شد. در نهایت او نجات یافت.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.