Meaning and usage of kiss word
What is definition, meaning and usage of word kiss

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Kiss به فارسی با مثالهای کاربردی

هنگامی که لب های یک فرد برای ابراز محبت یا احترام به شخص دیگری به هم می رسد، این منجر به یک kiss “بوسه” میشود. این کلمه می تواند به عنوان فعل یا به عنوان اسم استفاده شود.

  1. She’s kissing him on the cheek .(verb)
  2. She’s giving him a kiss. (noun)
  3.  They’re kissing each other on the lips.
  4.  He’s kissing her hand.
  1.  او روی گونه او را می بوسد. (فعل)
  2. او را می بوسد. (اسم)
  3.  آنها لب های یکدیگر را می بوسند.
  4.  دستش را می بوسد

 

در این جملات کلمه kiss یک اسم است:

  1. Give your grandmother a kiss goodbye.
  2. The wedding ceremony ended with a kiss.
  3. The actress blew kisses to her admirers.
  1. برای خداحافظی مادربزرگت را ببوس.
  2. مراسم عروسی با بوسه به پایان رسید.
  3. این بازیگر برای طرفداران خود بوسه زد.

 

در مجموعه جملات بعدی، کلمه “kiss” یک فعل است. پایان “ed” برای زمان گذشته یا فعل ماضی برای “Kiss” صدای “t” می دهد:

ساده گذشته فعل ماضی
kiss

بوسیدن

kissed

بوسید

kissed

بوسیده

  1. John kissed his wife goodbye.
  2. Diane kissed her children goodnight.
  3. George is 23 years old and he has never kissed a girl before.
  1. جان با همسرش خداحافظی کرد.
  2. دایان شب بخیر فرزندانش را بوسید.
  3. جورج 23 ساله است و تا به حال دختری را نبوسیده است.

 

چند عبارت وجود دارد که از کلمه “kiss” استفاده می کنند.

  1. No one in the office likes Alice because she always kisses up to the boss. (kiss up to = to complement or flatter someone excessively for the purpose of gaining an advantage)
  2. You can kiss your promotion goodbye if you don’t do what the president of the company asks you to do. (kiss goodbye = to abandon; lose an opportunity)
  3. An early frost was the kiss of death for our tomato plants. (kiss of death = an event or signal that something is going to end or die.)
  1. هیچ کس در دفتر آلیس را دوست ندارد زیرا او همیشه رئیس را می بوسد. (kiss up to = تکمیل یا تملق بیش از حد کسی به منظور کسب مزیت)
  2. اگر کاری را که رئیس شرکت از شما می خواهد انجام ندهید، می توانید تبلیغ خود را خداحافظی کنید. (kiss goodbye  = رها کردن، از دست دادن فرصت)
  3. سرمای زودرس بوسه مرگ برای بوته های گوجه فرنگی ما بود. (kiss of death = رویداد یا علامتی مبنی بر پایان یا مرگ چیزی.)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b