Meaning and usage of kill word
What is definition, meaning and usage of word kill

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Kill به فارسی با مثالهای کاربردی

از فعل kill “کشتن” برای مرگ کسی یا چیزی استفاده کنید، اما روش های دیگری نیز وجود دارد که در آن از این کلمه استفاده می شود:

  1. Our company is going to kill the project. (They’re going to stop it.)
  2. Kill the engine. The car is making a funny noise. (Turn off the ignition on the car.)
  3. Night after night, the comedian kills his audience and his popularity grows. (A comedian who makes an audience laugh a lot, “kills” them.)
  4. Jill said that her parents are going to kill her for staying out late. (They’re going to be really mad.)
  5. My wife is going to kill me for eating the pie she saved for tomorrow night. (She’s going to be mad.)
  6. Brad is killing himself by working extra hours this month. (He’s working very hard.)
  7. This heat is killing me. (The heat is physically damaging.)
  8. My back is killing me. (My back hurts.)
  9. You’re going to kill me for saying this, but I think we need to stay in this meeting for at least another hour. (You aren’t going to like this.)
  10. This beautiful weather is killing me. (I want to go outside and enjoy it, but I can’t.)
  11. What can we do to kill some time? (kill time = use time; spend time, usually before another event.)
  1. شرکت ما قصد دارد پروژه را نابود کند. (آنها جلوی آن را خواهند گرفت.)
  2. موتور را بکش ماشین صدای خنده داری در می آورد. (شعله خودرو را خاموش کنید.)
  3. شب به شب، کمدین مخاطب خود را می کشد و محبوبیت او افزایش می یابد. (یک کمدین که تماشاگران را زیاد می خنداند، آنها را می کشد.)
  4. جیل گفت که والدینش قصد دارند او را به خاطر بیرون ماندن تا دیروقت بکشند. (آنها واقعاً دیوانه خواهند شد.)
  5. همسرم قرار است مرا به خاطر خوردن پایی که برای فردا شب ذخیره کرده بود بکشد. (او دیوانه خواهد شد.)
  6. براد در این ماه با ساعات کاری اضافی خود را می کشد. (او خیلی سخت کار می کند.)
  7. این گرما داره منو میکشه (گرما از نظر فیزیکی آسیب می زند.)
  8. پشتم داره منو میکشه (کمرم درد می کند.)
  9. به خاطر گفتن این حرف من را می کشی، اما فکر می کنم باید حداقل یک ساعت دیگر در این جلسه بمانیم. (شما این را دوست ندارید.)
  10. این هوای زیبا داره منو میکشه (می‌خواهم بیرون بروم و از آن لذت ببرم، اما نمی‌توانم.)
  11. چه کار کنیم تا مدتی را بکشیم؟ (kill time = استفاده از زمان؛ صرف زمان، معمولاً قبل از رویداد دیگری.)

همانطور که می بینید، کلمه “kill” بسیار اصطلاحی است!

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b