Meaning and usage of kidnap word
What is definition, meaning and usage of word kidnap

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Kidnap به فارسی با مثالهای کاربردی

Kidnap  “آدم ربایی” این است که شخصی را بدزدند و او را مخفی نگه دارند تا زمانی که باج (پول) برای آزادی فرد پرداخت شود.

  1. A local man was kidnapped and held until his family paid a million dollars for his release.
  2. Thieves kidnapped the man because they were unable to find any money in the house that they were robbing.
  3. A ransom was paid to the kidnappers and the man was returned to his family. (A person who kidnaps is called a kidnapper.)
  4. Kidnapping is common in some parts of the world, especially in countries where lawlessness prevails. (The word “kidnapping” is a gerund.)
  5. Kidnapping is a very serious crime in the United States.
  1. یک مرد محلی ربوده شد و تا زمانی که خانواده اش یک میلیون دلار برای آزادی او پرداخت کردند، بازداشت شد.
  2. سارقان مرد را ربودند زیرا نتوانستند پولی در خانه ای که به سرقت می بردند پیدا کنند.
  3. به آدم ربایان باج داده شد و مرد به خانواده اش بازگردانده شد. (کسی که آدم ربایی می کند kidnapper نامیده می شود)
  4. آدم ربایی در برخی از نقاط جهان، به ویژه در کشورهایی که قانون گریزی حاکم است، رایج است. (کلمه kidnapping یک جیروند است.)
  5. آدم ربایی در ایالات متحده یک جنایت بسیار جدی است.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b