Meaning and usage of just word
What is definition, meaning and usage of word just

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Just به فارسی با مثالهای کاربردی

کلمه just “فقط” می تواند یک قید یا یک صفت باشد.

به عنوان قید به معنای اخیر یا خیلی وقت پیش:

  1. The movie just started.
  2. The plane just left.
  3. She just turned 18.
  4. I just got here a few minutes ago.
  1. فیلم تازه شروع شد
  2. هواپیما همین الان رفت.
  3. او به تازگی 18 ساله شده است.
  4. همین چند دقیقه پیش رسیدم.

 

شما همچنین می توانید از “just” به عنوان قید استفاده کنید تا به این معنی باشد که چیزی دشوار نیست یا یک درخواست معقول است.

  1. Just turn the handle to open the door.
  2. You just need to push that button for it to work.
  3. He just needs to do his homework and he’ll get good grades.
  4. If you just try, you’ll be successful.
  5. I just want you to help me this one time.
  1. فقط دستگیره را بچرخانید تا در باز شود.
  2. فقط باید آن دکمه را فشار دهید تا کار کند.
  3. او فقط باید تکالیفش را انجام دهد و نمرات خوبی کسب کند.
  4. اگر فقط تلاش کنید، موفق خواهید شد.
  5. فقط از شما می خواهم که یک بار به من کمک کنید.

 

کاربرد دیگر just توصیف مقدار کمی است:

  1. There’s just a little snow left on the ground.
  2. Just put a little cream in my coffee, please.
  3. He can’t speak yet. He’s just a baby.
  1. فقط کمی برف روی زمین مانده است.
  2. لطفا کمی خامه در قهوه من بریزید.
  3. او هنوز نمی تواند صحبت کند. او فقط یک نوزاد است.

 

اگر از “just” به عنوان صفت استفاده کنید، معنی و کاربرد کلمه با استفاده از آن به عنوان قید بسیار متفاوت است. در این مورد، just به این معنی است که چیزی از نظر اخلاقی درست یا منصفانه است.

  1. The punishment they received for stealing a car was just.
  2. The outcome of the trial wasn’t just. The jurors were biased against the defendant.
  3. The judicial system in the United States is based on fair and just laws.
  1. مجازاتی که برای دزدیدن ماشین گرفتند عادلانه بود.
  2. نتیجه محاکمه فقط نبود. هیئت منصفه نسبت به متهم تعصب داشتند.
  3. سیستم قضایی در ایالات متحده بر اساس قوانین منصفانه و عادلانه است.

 

اسم این کلمه justice «عدالت» است.

  1. The people who were injured by the product sought justice in a court of law.
  2. The protestors demanded social justice on behalf of the people who lost their homes.
  3. There are nine U.S. Supreme Court Justices who interpret the laws of the land. (A “justice” is a person who serves on a U.S. or state supreme court–the highest court of the land.)
  1. افرادی که در اثر این محصول مجروح شده بودند به دنبال عدالت در دادگاه بودند.
  2. معترضان خواستار عدالت اجتماعی به نمایندگی از مردمی شدند که خانه های خود را از دست دادند.
  3. 9 قاضی دیوان عالی ایالات متحده وجود دارد که قوانین این کشور را تفسیر می کنند. (“justice” شخصی است که در دادگاه عالی ایالات متحده یا ایالت – بالاترین دادگاه کشور – خدمت می کند.)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b