Meaning and usage of improve word
What is definition, meaning and usage of word improve

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Improve به فارسی با مثالهای کاربردی

To improve این است که در برخی فعالیت ها بهتر شوید. ممکن است از قبل معنی این کلمه را بدانید، اما به نحوه استفاده از “improve” با کلمات دیگر در مثال های زیر توجه کنید:

  1. Practice improves performance.
  2. Rachel improved her guitar playing.
  3. Antonio has improved as an artist.
  4. He’s improving.
  5. The woman who had a heart attack a few days ago is improving.
  6. How can you improve your English?
  7. You can improve your English by practicing it every day.
  8. My students improve their English if they study every day.
  9. The city has improved its transportation system.
  10. Scientists have been improving their knowledge of how to cure diseases.
  11. The U.N. tries to improve living conditions for people around the world.
  1. تمرین عملکرد را بهبود می بخشد.
  2. راشل نواختن گیتار خود را بهبود بخشید.
  3. آنتونیو به عنوان یک هنرمند پیشرفت کرده است.
  4. او در حال بهبود است
  5. زنی که چند روز پیش سکته قلبی کرده بود رو به بهبودی است.
  6. چگونه می توانید انگلیسی خود را بهبود بخشید؟
  7. شما می توانید با تمرین هر روز زبان انگلیسی خود را تقویت کنید.
  8. دانش آموزان من اگر هر روز مطالعه کنند زبان انگلیسی خود را بهبود می بخشند.
  9. این شهر سیستم حمل و نقل خود را بهبود بخشیده است.
  10. دانشمندان دانش خود را در مورد چگونگی درمان بیماری ها بهبود می بخشند.
  11. سازمان ملل در تلاش است تا شرایط زندگی مردم در سراسر جهان را بهبود بخشد.

 

کلمه improvement “بهبود” یک اسم است.

  1. He made a big improvement in class today.
  2. The teacher grades on improvement.
  3. She has shown a lot of improvement as a student.
  4. Your improvement has been remarkable!
  5. His health hasn’t shown much improvement.
  6. Improvements in the neighborhood lead to a decrease in crime. (This sentence uses “improvement” as a count noun.)
  7. They’re doing a lot of home improvement right now.
  1. او امروز در کلاس پیشرفت زیادی کرد.
  2. معلم در مورد پیشرفت نمره می دهد.
  3. او در دوران دانشجویی پیشرفت زیادی نشان داده است.
  4. پیشرفت شما قابل توجه بوده است!
  5. وضعیت سلامتی او بهبود چندانی نشان نداده است.
  6. بهسازی محله منجر به کاهش جرم و جنایت می شود. (این جمله از “improvement” به عنوان اسم تعداد استفاده می کند.)
  7. آنها در حال حاضر کارهای زیادی برای بهبود خانه انجام می دهند.

 

کلمه improved “بهبود” را می توان به عنوان یک صفت استفاده کرد:

  1. An improved surface will be easier to drive on.
  2. New software for our computers resulted in improved performance.
  1. رانندگی روی سطح بهبود یافته آسان تر خواهد بود.
  2. نرم افزار جدید برای رایانه های ما منجر به بهبود عملکرد شد.

 

توجه: گاهی اوقات فعل “improve” را می شنوید که با ضمایر بازتابی استفاده می شود. این ممکن است در ابتدا کمی عجیب به نظر برسد، اما اشکالی ندارد. این استفاده نشان می‌دهد که یک فرد برای تبدیل شدن به یک انسان بهتر یا دانش‌آموز بهتر یا یک فرد بهتر، کاری انجام می‌دهد.

  1. I’m trying to improve myself.
  2. He’s trying to improve himself.
  3. They want to improve themselves.
  1. من سعی می کنم خودم را بهبود بخشم.
  2. او در تلاش است تا خود را بهبود بخشد.
  3. آنها می خواهند خود را بهبود بخشند.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b