Meaning and usage of hush word
What is definition, meaning and usage of word hush

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Hush به فارسی با مثالهای کاربردی

زمانی که نیاز به ساکت نگه داشتن مردم وجود دارد، می توانید از کلمه “hush” استفاده کنید.

  1. Hush! (Be quiet!)
  2. You’re going to have to hush.
  3. The teacher tried to get the students to hush.
  4. A moviegoer told the person sitting behind her to hush.
  5. It can be difficult to get someone to hush.
  6. Please, hush!
  1. ساکت! (ساکت باش!)
  2. مجبور خواهید بود ساکت شوید.
  3. معلم سعی کرد دانش آموزان را ساکت کند.
  4. یکی از تماشاگران سینما به فردی که پشت سرش نشسته بود گفت ساکت شود.
  5. ممکن است سخت باشد که کسی را ساکت کنید.
  6. لطفا، ساکت!

 

کلمه “hushed” یک صفت است:

  1. The speaker told a hushed crowd of how a woman escaped from captors in her home country.
  2. A hushed group of students listened to a former Navy Seal tell about his experiences in Iraq.
  3. The two boys spoke in hushed whispers before falling asleep.
  1. سخنران به جمعیتی در سکوت گفت که چگونه یک زن از دست اسیرکنندگان در کشورش فرار کرد.
  2. گروهی از دانش‌آموزان در سکوت به صحبت‌های یک نیروی دریایی سابق درباره تجربیاتش در عراق گوش دادند.
  3. دو پسر قبل از اینکه بخوابند با زمزمه های آرام صحبت کردند.

 

کلمه “Hush” را می توان به عنوان یک اسم نیز استفاده کرد:

  1. A hush fell over the crowd.
  2. There was a hush as soon as the speaker began his presentation.
  3. Rescuers at the site of an earthquake raised their arms and suddenly there was a hush as they listened for cries of help.
  1. سکوتی بر جمعیت فرود آمد.
  2. به محض اینکه سخنران سخنرانی خود را شروع کرد، سکوت فرا رسید.
  3. امدادگران در محل زلزله دستان خود را بالا بردند و ناگهان در حالی که آنها به فریادهای کمک گوش می دادند سکوت شد.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.