بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Help به فارسی با مثالهای کاربردی
To help someone کمک به کسی است:
- Carlos helps his mother. (present tense)
- Anastasiya is helping her neighbors. (present continuous tense)
- The teacher helped the students understand the lesson. (past tense)
- He’s helping his daughter learn how to ride a bike.
- کارلوس به مادرش کمک می کند. (زمان حال)
- آناستازیا به همسایه هایش کمک می کند. (زمان حال استمراری)
- معلم به دانش آموزان کمک کرد تا درس را بفهمند. (زمان گذشته)
- او به دخترش کمک می کند دوچرخه سواری را بیاموزد.
با این حال، چند معنی غیر معمول دیگر برای این کلمه وجود دارد.
هنگامی که “help” به عنوان یک فعل با “can not” استفاده می شود، نشان می دهد که فرد کنترل خود را از دست داده است:
- He needs a cigarette. He can’t help himself. (He can’t stop smoking.)
- She can’t help herself when it comes to food. (She eats too much, and she can’t stop.)
- I’m sorry, I can’t help it. (I can’t stop doing some activity: burping, laughing, smiling, sweating, etc.)
- او به یک سیگار نیاز دارد. او نمی تواند به خودش کمک کند. (او نمی تواند سیگار را ترک کند.)
- وقتی نوبت به غذا می رسد نمی تواند به خودش کمک کند. (او بیش از حد غذا می خورد و نمی تواند متوقف شود.)
- متاسفم، نمی توانم کمکی کنم. (من نمی توانم از انجام برخی فعالیت ها دست بکشم: آروغ زدن، خندیدن، لبخند زدن، عرق کردن و غیره)
شما همچنین می توانید از “help” به عنوان یک فعل در هنگام گفتن به کسی برای گرفتن چیزی برای خودش استفاده کنید:
- If you want more to eat, just help yourself. (Go get the food for yourself.)
- The thieves helped themselves to all the money in the cash register. (They stole some money.)
- You can help yourself to an enormous amount of free information and education on the internet.
- Help yourself to some tomatoes.
- اگر می خواهید بیشتر بخورید، فقط به خودتان کمک کنید. (برو برای خودت غذا بیاور.)
- سارقان به خود کمک کردند تا تمام پول موجود در صندوق را به دست آورند. (آنها مقداری پول دزدیدند.)
- شما می توانید به خود کمک کنید تا حجم عظیمی از اطلاعات و آموزش رایگان در اینترنت داشته باشید.
- به خودتان کمک کنید تا مقداری گوجه فرنگی تهیه کنید.
هنگامی که به عنوان یک اسم استفاده می شود، کلمه “help” به افرادی اشاره دارد که برای دیگران کار می کنند.
- They need to find more help for the kitchen.
- It’s hard to find good help these days.
- We need to hire more help.
- Click on “help” to find out how to fix this. (There’s always a “help” link when using a computer. This might connect you to a live person, but it’s usually a collection of answers to frequently asked questions — FAQ’s.)
- آنها باید کمک بیشتری برای آشپزخانه پیدا کنند.
- این روزها یافتن کمک خوب سخت است.
- ما باید کمک بیشتری استخدام کنیم.
- برای اطلاع از نحوه رفع این مشکل، روی “راهنما” کلیک کنید. (هنگام استفاده از رایانه همیشه یک پیوند «راهنما» وجود دارد. این پیوند ممکن است شما را به یک فرد زنده متصل کند، اما معمولاً مجموعهای از پاسخها به سؤالات متداول است – سؤالات متداول.)
هنگامی که به عنوان یک صفت استفاده می شود، “help” به افرادی اشاره دارد که کمک می کنند:
- You need to go to the help desk for more information.
- The Help Center is open if you need assistance.
- برای اطلاعات بیشتر باید به میز کمک مراجعه کنید.
- در صورت نیاز به کمک، مرکز راهنمایی باز است.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.