Meaning and usage of haze word
What is definition, meaning and usage of word haze

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Haze به فارسی با مثالهای کاربردی

haze “مه” یک فیلتر روشن و شفاف است که باعث می شود تصاویر کمی مبهم و واضح به نظر برسند.

  1. There’s a haze in the sky today.
  2. The haze was created by a wildfire.
  3. Morning fog creates a light haze.
  4. A smoke machine created a haze inside the nightclub.
  5. Smoking of cigarettes creates a haze inside a nightclub that permits smoking.
  6. My head is in a bit of a haze this morning. (I’m feeling a little dizzy and I’m unable to think clearly.)
  1. امروز مه در آسمان است.
  2. مه در اثر آتش سوزی ایجاد شده است.
  3. مه صبحگاهی مه خفیفی ایجاد می کند.
  4. یک ماشین دودزا در داخل کلوپ شبانه مه ایجاد کرد.
  5. کشیدن سیگار باعث ایجاد مه در داخل یک کلوپ شبانه می شود که سیگار کشیدن را مجاز می کند.
  6. امروز صبح سرم در تاریکی است. (من کمی سرگیجه دارم و نمی توانم به وضوح فکر کنم.)

 

کلمه hazy “مه آلود” یک صفت است:

  1. The inside of the club suddenly became hazy as it filled with people.
  2. My memory of that evening is kind of hazy.
  3. Sheila has a hazy memory of something that happened at work a few weeks ago.
  4. Some medications can make a person feel hazy and light-headed.
  1. داخل باشگاه که پر از مردم شد ناگهان مه آلود شد.
  2. خاطره من از آن شب تا حدی مبهم است.
  3. شیلا خاطره ای مبهم از اتفاقی دارد که چند هفته پیش در محل کارش اتفاق افتاد.
  4. برخی از داروها می توانند باعث ایجاد احساس گیجی و سبکی در فرد شوند.

 

کلمه “haze” همچنین برای توصیف آیینی استفاده می شود که اعضای جدید را در یک گروه انحصاری معرفی می کند. امروزه معمولاً از این کار منع شده است – اگرچه هنوز هم انجام می‌شود – زیرا hazing اغلب شامل ظلم فیزیکی و روانی است.

  1. Tom was hazed when he tried to join a fraternity at his college.
  2. Christine was hazed by other members of the volleyball team when she joined the team last year.
  3. There was a hazing incident which resulted in the death of a young man at the school.
  4. Our school prohibits hazing.
  1. تام زمانی که سعی کرد به یک انجمن برادری در کالج خود بپیوندد گیج شده بود.
  2. کریستین سال گذشته هنگام پیوستن به این تیم مورد آزار سایر اعضای تیم والیبال قرار گرفت.
  3. یک حادثه مهیج رخ داد که منجر به مرگ مرد جوانی در مدرسه شد.
  4. مدرسه ما غبارروبی را ممنوع کرده است.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.