Meaning and usage of haste word
What is definition, meaning and usage of word haste

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Haste به فارسی با مثالهای کاربردی

کلمه haste “عجله” به سرعت یا سرعت بیش از حد اشاره دارد که منجر به اشتباه می شود.

  1. In her haste, she forgot to bring her laptop to work this morning.
  2. Realizing they were in danger, they left the country in great haste.
  3. The sloppiness of the work was attributed to carelessness and haste.
  4. Haste makes waste. (This is a fairly common expression. If you do something too quickly, you are likely to make a costly mistake.)
  1. او با عجله خود فراموش کرد امروز صبح لپ تاپ خود را سر کار بیاورد.
  2. آنها که متوجه شدند در خطر هستند، با عجله کشور را ترک کردند.
  3. شلختگی کار را ناشی از بی احتیاطی و عجله دانستند.
  4. عجله باعث ضایعات می شود. (این یک عبارت نسبتاً رایج است. اگر کاری را خیلی سریع انجام دهید، احتمالاً مرتکب اشتباهی پرهزینه خواهید شد.)

 

شکل صفت این کلمه “hasty” است.

  1. Don’t be too hasty.
  2. Try not to make a hasty decision. Slow down and think about this.
  3. She came to a hasty conclusion after seeing her boyfriend with another woman.
  4. Fearing for his life, the soldier made a hasty retreat.
  1. خیلی عجول نباش
  2. سعی کنید عجولانه تصمیم نگیرید. سرعت خود را کم کنید و به این موضوع فکر کنید.
  3. او پس از دیدن دوست پسرش با زن دیگری عجولانه به نتیجه ای رسید.
  4. سرباز از ترس جان خود عجولانه عقب نشینی کرد.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.