بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Harsh به فارسی با مثالهای کاربردی
کلمه “harsh” صفتی است که به معنای خشن یا دشوار است.
- Winter brings harsh weather to the Midwest.
- The cold, harsh air stings your fingers.
- Harsh driving conditions during the snowstorm kept many people off of the roads.
- The teacher had some harsh words for the misbehaving students.
- Afterwards, she felt bad about the harsh comments she had made.
- Some alcoholic drinks such as whiskey have kind of a harsh taste.
- Some fluorescent lamps throw off a harsh, bright light.
- The two-year prison sentence given to the teenager who was stealing cars seemed harsh. (sentence = punishment with time spent in prison)
- زمستان آب و هوای سختی را برای غرب میانه به ارمغان می آورد.
- هوای سرد و خشن انگشتانت را می سوزاند.
- شرایط سخت رانندگی در طول طوفان برف بسیاری از مردم را از جاده ها دور کرد.
- معلم برای دانش آموزان بداخلاق کلمات تندی داشت.
- پس از آن، او از اظهار نظرهای تند خود احساس بدی کرد.
- برخی از نوشیدنی های الکلی مانند ویسکی طعمی تند دارند.
- برخی از لامپ های فلورسنت نور شدید و روشنی را از بین می برند.
- حکم دو سال حبس برای نوجوان سرقت کننده خودرو سخت به نظر می رسید. (sentence = مجازات با مدت سپری شده در زندان)
برای تشکیل یک اسم، “ness” را به آخر “harsh” اضافه کنید.
- The harshness of the weather forced the family to move to a warmer place.
- Everyone was shocked by the harshness of the punishment.
- سختی هوا خانواده را مجبور به نقل مکان به مکان گرم تری کرد.
- همه از سختی مجازات شوکه شده بودند.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.