بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Hardly به فارسی با مثالهای کاربردی
کلمه “hardly” قیدی است که ما از آن برای توصیف مقدار بسیار کمی از فعالیت یا زمان استفاده می کنیم:
- Amina hardly ever comes to class.
- Hester hardly ate any of her food. (She didn’t eat very much.)
- We hardly know anything about the situation.
- I hardly know you. (I don’t know you very well.)
- The students hardly ever raise their hands in class.
- Bill said he hardly had enough time to finish the test.
- It hardly snowed here last year, and most people were upset about that.
- آمنه به سختی به کلاس می آید.
- هستر به سختی از غذایش می خورد. (او زیاد غذا نمی خورد.)
- ما به سختی چیزی در مورد وضعیت می دانیم.
- من به سختی شما را می شناسم. (من شما را خوب نمی شناسم.)
- دانش آموزان به ندرت در کلاس دست خود را بالا می برند.
- بیل گفت که به سختی وقت کافی برای اتمام آزمون دارد.
- سال گذشته اینجا به سختی برف بارید و بیشتر مردم از این موضوع ناراحت بودند.
کلمه “hardly” را با “hard” اشتباه نگیرید.
سایر کلمات مشابه این کلمه “barely” و “scarcely” هستند.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.