Meaning and usage of hard word
What is definition, meaning and usage of word hard

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Hard به فارسی با مثالهای کاربردی

این کلمه ساده و در عین حال مفید در زبان انگلیسی بسیار رایج است. می توانید از آن به عنوان صفت یا قید استفاده کنید. در این اولین مجموعه از مثال ها، کلمه hard به معنای صفت دشوار است:

  1. Our English test was very hard.
  2. Jenny likes hard math problems.
  3. Joe has a hard job.
  4. This is too hard for me to figure out.
  5. He has a very hard life.
  6. Going through a divorce has been hard. (Emotional trauma is often described as hard.)
  7. The death of the young boy’s mother was hard for him.
  1. آزمون انگلیسی ما خیلی سخت بود.
  2. جنی مسائل سخت ریاضی را دوست دارد.
  3. جو کار سختی دارد.
  4. این برای من خیلی سخت است که بفهمم.
  5. او زندگی بسیار سختی دارد.
  6. طلاق سخت بوده است. (ترومای عاطفی اغلب به این صورت توصیف می شود سخت.)
  7. مرگ مادر پسر جوان برای او سخت بود.

 

کلمه “hard” نیز به معنای متضاد “soft” است.

  1. I can’t sleep on this bed. The mattress is too hard.
  2. The ground is hard because it hasn’t rained in several weeks.
  3. This butter is too hard. Let it soften up a bit.
  4. Feel how hard my muscles are.
  5. Gold is a very hard metal.
  1. من نمی توانم روی این تخت بخوابم. تشک خیلی سفت است.
  2. زمین سخت است زیرا چندین هفته است که باران نباریده است.
  3. این کره خیلی سفت است. بگذارید کمی نرم شود.
  4. احساس کنید که عضلات من چقدر سفت هستند.
  5. طلا یک فلز بسیار سخت است.

 

اگر از “hard” به عنوان قید استفاده کنید، به این معنی است که کاری به میزان زیادی انجام شده است:

  1. Joe works hard.
  2. Angelica tries as hard as she can to do well in school.
  3. The athletes ran as hard as they could to win the race.
  4. I can’t bite down too hard on this back tooth because it hurts.
  5. Don’t drive the horses too hard. You’ll wear them out.
  1. جو سخت کار می کند.
  2. گلپر تا آنجا که می تواند تلاش می کند تا در مدرسه خوب عمل کند.
  3. ورزشکاران تا جایی که می توانستند برای پیروزی در مسابقه دویدند.
  4. من نمی توانم این دندان عقب را خیلی محکم گاز بگیرم زیرا درد می کند.
  5. اسب ها را خیلی سخت نرانید. شما آنها را فرسوده خواهید کرد.

 

نکته: نقطه مقابل «سخت» easy است. قید «hard;y» از نظر معنایی با hard تفاوت زیادی دارد.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.