بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Gut به فارسی با مثالهای کاربردی
gut بخشی از بدن شما است که غذا را هضم می کند. این شبیه به کلمه stomach “معده” است، با این حال، این دو چیز متفاوت هستند. gut شامل معده، روده و سایر اندام ها است.
- Eating yogurt provides good bacteria for your gut.
- Fred says he’s working on his gut. (He’s trying to lose weight.)
- He’s got a big gut. (His stomach is big.)
- خوردن ماست باکتری های خوبی برای روده شما فراهم می کند.
- فرد می گوید که روی روده خود کار می کند. (او در حال تلاش برای کاهش وزن است.)
- او یک روده بزرگ دارد. (شکمش بزرگه.)
کلمه gut در مکالمات روزمره استفاده می شود:
- He’s got a lot of guts. (He’s brave.)
- You don’t have have the guts to do that. (You are afraid to do something.)
- When the police arrested the man, he immediately spilled his guts. (He gave the police information.)
- I have a gut feeling that tells me this is wrong. (gut feeling = intuition)
- I can feel it in my gut.
- Jerry has a beer gut. (His stomach looks big because he drinks so much beer.)
- A car ran over a squirrel and its guts were all over the road.
- You’re going to have to gut it out. (You will have to work harder or deal with some pain.)
- او جرات زیادی دارد. (او شجاع است.)
- شما جرات انجام این کار را ندارید. (از انجام کاری می ترسید.)
- زمانی که پلیس این مرد را دستگیر کرد، او بلافاصله شکمش را ریخت. (او به پلیس اطلاعات داد.)
- من یک احساس درونی دارم که به من می گوید این اشتباه است. (gut feeling = شهود)
- من می توانم آن را در روده ام احساس کنم.
- جری روده آبجی دارد. (شکم او بزرگ به نظر می رسد زیرا او خیلی آبجو می نوشد.)
- ماشینی از روی سنجاب رد شد و روده هایش در تمام جاده بود.
- شما مجبور خواهید بود آن را از بین ببرید. (شما باید سخت تر کار کنید یا با کمی درد کنار بیایید.)
وقتی از “gut” به عنوان فعل استفاده می شود، به معنای برداشتن درون چیزی است:
- We gutted the fish and cleaned them after they were caught.
- The fire gutted the building. (It destroyed the inside of the building.)
- Remodelers gutted the interior of the house and modernized it.
- The city gutted a plan to develop a new park in the city. (They changed or eliminated the plan.)
- ماهی ها را روده کردیم و بعد از صید آنها را تمیز کردیم.
- آتش سوزی ساختمان را نابود کرد. (داخل ساختمان را ویران کرد.)
- بازسازیکنندهها فضای داخلی خانه را تخریب کردند و آن را مدرن کردند.
- شهر طرح توسعه یک پارک جدید در شهر را به پایان رساند. (آنها طرح را تغییر دادند یا حذف کردند.)
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.