Meaning and usage of glide word
What is definition, meaning and usage of word glide

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Glide به فارسی با مثالهای کاربردی

To glide این است که به راحتی روی یک سطح یا در هوا حرکت کنید:

  1. Airplanes glide over my house every day.
  2. Ice skaters glide on the ice.
  3. Sledders, skiers, and snow boarders glide down hills and mountains.
  4. You can glide effortlessly through school if you take easy classes, but it’s a good idea to challenge yourself.
  5. Sliding glass doors glide open and closed.
  6. Vowel and consonant sounds glide together when you speak a language.
  7. There’s no better feeling than gliding down the highway on a Harley-Davidson motorcycle.
  1. هر روز هواپیماها بر فراز خانه من می چرخند.
  2. اسکیت بازان روی یخ سر می زنند.
  3. سورتمه‌ها، اسکی‌بازان، و برف‌بازان از تپه‌ها و کوه‌ها سر می‌خورند.
  4. اگر در کلاس‌های آسان شرکت کنید، می‌توانید بدون زحمت از مدرسه عبور کنید، اما ایده خوبی است که خودتان را به چالش بکشید.
  5. درهای شیشه ای کشویی باز و بسته می شوند.
  6. وقتی به زبانی صحبت می کنید صداهای مصوت و صامت با هم می لغزند.
  7. هیچ حسی بهتر از سر خوردن در بزرگراه با موتور سیکلت هارلی دیویدسون نیست.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b