Meaning and usage of ghost word
What is definition, meaning and usage of word ghost

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Ghost به فارسی با مثالهای کاربردی

الghost “روح” شخصی است که مرده است. این روح ممکن است برای مردم قابل مشاهده باشد یا نباشد. گاهی اوقات ارواح صدا ایجاد می کنند یا اجسام را حرکت می دهند. همه باور نمی کنند که ارواح واقعی هستند، اما تقریبا همه می گویند که آنها بسیار ترسناک هستند. ارواح به تصویر کشیده شده در فیلم ها، تلویزیون و کتاب ها معمولا سفید یا تقریبا شفاف هستند (می توانید از طریق آنها ببینید).

  1. Some people say that house is haunted by a ghost.
  2. Ghosts aren’t real, are they?
  3. We saw a movie last weekend about a house full of ghosts.
  4. The children went out trick-or-treating on Halloween dressed as ghosts.
  5. Tom said he saw a ghost in the attic.
  6. She’s so pale she looks like a ghost. (Her skin is very white.)
  7. She’s as white as a ghost. (This is a common description of a person whose skin is very white or pale due to sickness.)
  8. She looks as though she’s seen a ghost. (Some people say this when a person looks frightened.)
  1. برخی می گویند که خانه توسط یک روح تسخیر شده است.
  2. ارواح واقعی نیستند، نه؟
  3. آخر هفته گذشته فیلمی در مورد خانه ای پر از ارواح دیدیم.
  4. بچه ها در هالووین با لباس ارواح بیرون رفتند.
  5. تام گفت که یک روح را در اتاق زیر شیروانی دیده است.
  6. او آنقدر رنگ پریده است که شبیه یک روح است. (پوست او بسیار سفید است.)
  7. او مثل یک روح سفید است. (این توصیف رایج در مورد فردی است که پوستش به دلیل بیماری بسیار سفید یا رنگ پریده است.)
  8. او به نظر می رسد که انگار یک روح دیده است. (بعضی از مردم این را زمانی می گویند که فردی ترسیده به نظر می رسد.)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b