بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Gap به فارسی با مثالهای کاربردی
gap “شکاف” نوعی فضای خالی است می تواند باریک (کوچک) یا پهن (بزرگ) باشد.
- The gap between the two cars was not wide enough to allow for another car to park there.
- The boy can spit water through a gap between his front teeth.
- When the dentist removed Bob’s tooth, it left a big gap.
- A fire destroyed the store and created a gap between the buildings.
- We drove our car through a gap in the mountain range.
- The gap that exists between rich people and poor people in the United States continues to get larger.
- I have a gap in my schedule tomorrow. I can meet you at that time.
- A spark plug has to be gapped properly in order for it to work in an engine. (This sentence uses “gap” as a verb.)
- فاصله بین دو خودرو به اندازه ای نبود که ماشین دیگری در آنجا پارک کند.
- پسر می تواند آب را از شکاف بین دندان های جلویی خود تف کند.
- وقتی دندانپزشک دندان باب را بیرون آورد، شکاف بزرگی بر جای گذاشت.
- آتش سوزی فروشگاه را ویران کرد و بین ساختمان ها فاصله ایجاد کرد.
- ماشین خود را از شکافی در رشته کوه عبور دادیم.
- شکافی که بین افراد ثروتمند و افراد فقیر در ایالات متحده وجود دارد، همچنان بیشتر می شود.
- فردا در برنامه ام خلأ دارم. من می توانم شما را در آن زمان ملاقات کنم.
- یک شمع باید به درستی شکاف داشته باشد تا بتواند در موتور کار کند. (این جمله از “gap” به عنوان فعل استفاده می کند.)
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.