Meaning and usage of game word
What is definition, meaning and usage of word game

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Game به فارسی با مثالهای کاربردی

game “بازی” یک فعالیت سرگرم کننده است ممکن است قوانین و مکانی رسمی برای بازی وجود داشته باشد، اما بازی ها همیشه قوانین یا ساختاری ندارند. انواع مختلفی از بازی ها وجود دارد.

  1. Would you like to play a game?
  2. Monopoly is a fun board game.
  3. Chess is a game of strategy.
  4. Roulette is a game of luck.
  5. Baseball is a sport, but it’s also a game.
  6. Professional baseball teams play about 160 games per season.
  7. Football is a game that’s played on a field.
  8. Basketball is a game that’s played on a court.
  9. Children play all sorts of games, such as hide-and-seek, tag, and hopscotch. (These are not sports.)
  10. Some games have complicated sets of rules; other games have simple rules.
  11. The Summer Olympic Games are played every four years and attract competitors from all over the world.
  1. آیا دوست دارید یک بازی انجام دهید؟
  2. Monopoly یک بازی رومیزی سرگرم کننده است.
  3. شطرنج یک بازی استراتژی است.
  4. رولت یک بازی شانس است.
  5. بیسبال یک ورزش است، اما یک بازی نیز هست.
  6. تیم های حرفه ای بیسبال حدود 160 بازی در هر فصل انجام می دهند.
  7. فوتبال یک بازی است که در زمین بازی می شود.
  8. بسکتبال یک بازی است که در زمین بازی می شود.
  9. بچه‌ها انواع بازی‌ها را انجام می‌دهند، مانند مخفی‌کاری، تگ‌گذاری، و راکد. (اینها ورزش نیستند.)
  10. برخی از بازی ها مجموعه قوانین پیچیده ای دارند. بازی های دیگر قوانین ساده ای دارند.
  11. بازی های المپیک تابستانی هر چهار سال یکبار برگزار می شود و رقبای سراسر جهان را به خود جذب می کند.

 

راه های دیگری برای استفاده از کلمه “game” وجود دارد.

  1. If you try to game the system, you are trying to do something that is a little dishonest.
  2. There are some people who receive assistance from the government and try to game the system.
  3. A person who plays games at work might try to create negative situations for coworkers.
  4. Our boss is a person who doesn’t like to play games. He’s very honest with his employees.
  5. A person who plays mind games tries to fool or outwit another person. Mind games are regarded as being somewhat rude or inappropriate.
  6. War games are military exercises in which soldiers pretend to fight against an enemy.
  7. A person who plays a lot of video games on a computer or through a video console is called a gamer.
  8. When you put on your game face, that means you are ready to compete.
  9. Are you game? If you are game, that means you are ready to do something.
  10. Game on! (I’m ready.)
  1. اگر سعی کنید سیستم را بازی کنید، شما سعی می کنید کاری را انجام دهید که کمی غیر صادقانه است.
  2. عده ای هستند که از دولت کمک می گیرند و سعی می کنند سیستم را به بازی بگیرند.
  3. شخصی که بازی می کند در محل کار ممکن است سعی کند موقعیت های منفی برای همکاران ایجاد کند.
  4. رئیس ما فردی است که دوست ندارد بازی کند. او با کارمندانش بسیار صادق است.
  5. فردی که بازی می کند بازی های فکری سعی می کند فرد دیگری را فریب دهد یا گول بزند. بازی های ذهنی تا حدودی بی ادبانه یا نامناسب در نظر گرفته می شوند.
  6. بازی های جنگی تمرینات نظامی است که در آن سربازان وانمود می کنند که با دشمن می جنگند.
  7. به شخصی که بازی های ویدیویی زیادی را روی کامپیوتر یا از طریق کنسول ویدیویی انجام می دهد a می گویند گیمر.
  8. وقتی لباست را می پوشی صورت بازی، یعنی شما آماده رقابت هستید.
  9. آیا شما بازی? اگر اهل بازی هستید، به این معنی است که آماده انجام کاری هستید.
  10. بازی ادامه دارد! (من آماده ام.)

 

کلمه “game” گاهی اوقات در مورد حیوانات وحشی استفاده می شود.

  1. A game park is an enclosed area where hunters can shoot at and kill wild animals.
  2. Game meat is the meat that comes from an animal such as a tiger, a bear, or a deer.
  3. If something tastes gamy, it tastes like game meat. This type of meat has a very strong taste. (Some people find game meat to be very disagreeable in taste and odor.)
  4. I don’t like to eat shark meat. It tastes too gamy.
  1. پارک بازی یک منطقه محصور است که در آن شکارچیان می توانند به حیوانات وحشی شلیک کنند و آنها را بکشند.
  2. گوشت شکار گوشتی است که از حیوانی مانند ببر، خرس یا آهو به دست می آید.
  3. اگر چیزی طعم گیمی داشته باشد، طعم آن شبیه گوشت شکار است. این نوع گوشت طعم بسیار قوی دارد. (برخی افراد گوشت شکار را از نظر طعم و بو بسیار نامطلوب می دانند.)
  4. من دوست ندارم گوشت کوسه بخورم. خیلی مزه گیمی داره

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b