Meaning and usage of for word
What is definition, meaning and usage of word for

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه For به فارسی با مثالهای کاربردی

  1. She’s posing for a picture.
  2. Window boxes are great for growing flowers.
  3. Brocolli is good for you.
  4. He’s making some food for his friends.
  5. He works for a bank. He needs to wear a suit for his job.
  6. This anteater is looking for some food.
  7. He’s looking for a bathroom.
  8. You need to get some oil for your car.
  9. He’s buying some cotton candy for his son.

 

  1. او در حال ژست گرفتن برای عکس است.
  2. جعبه های پنجره ای برای پرورش گل عالی هستند.
  3. بروکلی برای شما مفید است.
  4. او برای دوستانش غذا درست می کند.
  5. او برای یک بانک کار می کند. او باید برای کارش کت و شلوار بپوشد.
  6. این مورچه خوار به دنبال مقداری غذا است.
  7. او به دنبال حمام است.
  8. باید مقداری روغن برای ماشین خود تهیه کنید.
  9. او در حال خرید مقداری آب نبات پنبه ای برای پسرش است.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.