Meaning and usage of folk word
What is definition, meaning and usage of word folk

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Folk به فارسی با مثالهای کاربردی

آیا تا به حال فولکس واگن رانندگی کرده اید؟ در آلمانی کلمه volk به معنی folk “مردم”  هست. همچنین در انگلیسی هنگام اشاره به افراد استفاده می شود. “l” در “folk” ساکت است و این کلمه اغلب به صورت جمع است.

  1. Hi folks! (Hi everyone.)
  2. How are you folks doing today?
  3. I’m meeting my folks for dinner this evening. (Sometimes “folks” is used for parents.)
  4. How are your folks doing? (How are your parents doing?)
  5. The folks who live next door are very nice. (folks = people)
  6. Everyone loves Bobby and Linda because they’re just plain folks.
  7. Delores says that most of her kinfolk live on the east coast. (kinfolk = people of an extended family)
  1. سلام مردم! (سلام به همگی.)
  2. شما مردم امروز چطور هستید؟
  3. من امروز عصر برای شام با مردمم ملاقات می کنم. (گاهی اوقات “folks” برای پدر و مادر.)
  4. حال مردم شما چطور است؟ (حال والدینت چطوره؟)
  5. مردمی که در همسایگی زندگی می کنند بسیار خوب هستند. (folks = مردم)
  6. همه بابی و لیندا را دوست دارند، زیرا آنها افراد ساده ای هستند.
  7. دلورس می گوید که بیشتر قوم و خویشان او در ساحل شرقی زندگی می کنند. (kinfolk = افراد یک خانواده گسترده)

 

folk همچنین سبکی از موسیقی، هنر و ادبیات است که توسط مردم عادی ایجاد می شود یا نشان دهنده رویاها و خواسته های مردم است:
آیا موسیقی محلی را دوست دارید؟

  1. Bob Dylan is a folk musician. He’s well known for the folk music that he wrote and performed in the 1960s.
  2. Folk dancing is the traditional dance that people learn and practice as part of their culture.
  3. Folk art is simple and colorful. Amateur artists create folk art.
  4. Useful items such as hand-carved mugs are also considered folk art.
  5. Folk tales are stories that are well known among the people of a particular place or culture.
  6. A folk hero is a person who fights against cruel kings or governments. He or she is a defender of the people.
    Robin Hood is a folk hero.
  1. باب دیلن یک نوازنده فولک است. او برای موسیقی محلی که در دهه 1960 نوشت و اجرا کرد به خوبی شناخته شده است.
  2. رقص محلی رقص سنتی است که مردم به عنوان بخشی از فرهنگ خود یاد می گیرند و تمرین می کنند.
  3. هنر عامیانه ساده و رنگارنگ است. هنرمندان آماتور هنر عامیانه خلق می کنند.
  4. اقلام مفیدی مانند لیوان های حکاکی شده با دست نیز جزو هنرهای عامیانه محسوب می شوند.
  5. قصه‌های عامیانه داستان‌هایی هستند که در میان مردم یک مکان یا فرهنگ خاص شناخته شده است.
  6. قهرمان مردمی کسی است که با پادشاهان یا دولت های ظالم مبارزه می کند. او مدافع مردم است.

    رابین هود یک قهرمان مردمی است.

(این نوعی عبارت است که به این معنی است که چیزی به نتیجه رسیده است.)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.