Meaning and usage of flat word
What is definition, meaning and usage of word flat

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Flat به فارسی با مثالهای کاربردی

اگر چیزی flat “تخت” هست، روی سطح ارتفاع کمی دارد یا اصلاً وجود ندارد:

  1. The land is flat in this part of the country.
  2. I like to eat flatbread with humus. (We also call this pita bread.)
  3. This is a flat-screen TV.
  4. A tractor roller flattens things like pavement, dirt, or rocks and sand. The verb form of the word “flat” is “flatten”: flatten / flattened / flattened
  5. A rolling pin flattens dough. ( It’s useful when making a pie or cookies.)
  1. زمین در این قسمت از کشور مسطح است.
  2. من دوست دارم نان تخت با هوموس بخورم. (به این نان پیتا هم می گوییم.)
  3. این یک تلویزیون صفحه تخت است.
  4. غلتک تراکتور چیزهایی مانند سنگفرش، خاک یا سنگ و ماسه را صاف می کند. صیغه فعل کلمه flatten:
    flatten / flattened / flattened.
  5. وردنه خمیر را صاف می کند. (در هنگام درست کردن پای یا کلوچه مفید است.)

 

کلمه “flat” برای توصیف تعدادی از شرایط مختلف استفاده می شود:

  1. If a person’s hair hangs straight down and looks lifeless, we say it’s flat.
  2. If a carbonated beverage loses its fizz, it’s flat.
  3. In some cities in the United States (but not all), it’s common to hear an apartment referred to as a flat.
  4. A flat voice is one that lacks intonation.
  5. A flat note is one that is lower in pitch. (Sometimes this is intentional; other times it isn’t.)
  6. If a group of people don’t laugh at a joke, it falls flat.
  7. A flat earther is a person who has very little respect for the facts of science.
  1. اگر موهای فردی صاف به سمت پایین آویزان شود و بی روح به نظر برسد، می گوییم که اینطور است تخت.
  2. اگر یک نوشیدنی گازدار گاز خود را از دست بدهد، اینطور است تخت.
  3. در برخی از شهرهای ایالات متحده (اما نه همه)، شنیدن یک آپارتمان به عنوان رایج است یک آپارتمان.
  4. صدای صاف صدایی است که فاقد لحن باشد.
  5. نت مسطح نت هایی است که گام های کمتری دارند. (بعضی اوقات این عمدی است و بعضی اوقات اینطور نیست.)
  6. اگر گروهی از مردم به یک شوخی نمی خندند، اینطور است صاف می افتد.
  7. الف زمین گیر تخت فردی است که برای حقایق علم احترام بسیار کمی قائل است.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b