بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Flab به فارسی با مثالهای کاربردی
flab چاق است این وزن اضافی است که فرد روی بدن خود حمل می کند. flab “فلب” چیزی است که افراد اگر نگران سنگین بودن باشند سعی می کنند آن را از دست بدهند.
- He’s trying to lose some flab by exercising.
- Running helps to reduce flab.
- The doctor said that Jennifer needed to lose some of the flab around her stomach.
- We have to cut some of the flab from our budget. (You can use the word “flab” to describe excess spending.)
- او سعی میکند با ورزش کردن کمی احساس ضعف کند.
- دویدن به کاهش شلی کمک می کند.
- دکتر گفت که جنیفر باید مقداری از شکمش را از دست بدهد.
- ما باید مقداری از بودجه خود را کاهش دهیم. (شما می توانید از کلمه “Flab” برای توصیف هزینه های اضافی استفاده کنید.)
شکل صفت این کلمه flabby“شل” است.
- He’s looking a little flabby.
- The flabby police officer couldn’t catch up to the thief he was chasing.
- I’m getting a little too flabby. I have to lose some weight.
- او کمی شل به نظر می رسد.
- افسر پلیس ضعیف نتوانست به دزدی که در تعقیبش بود برسد.
- من کمی بیش از حد شل و ول می شوم. من باید مقداری وزن کم کنم.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.