Meaning and usage of fight word
What is definition, meaning and usage of word fight

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Fight به فارسی با مثالهای کاربردی

fight نوعی تماس فیزیکی یا درگیری لفظی بین دو نفر یا گروهی از افراد است. مردم دعوا می کنند زیرا برای حل یک مشکل انگیزه دارند تا اقدامی فوری انجام دهند. می توانید از این کلمه به عنوان فعل یا به عنوان اسم استفاده کنید.

در این مثال‌ها، کلمه fight یک اسم است:

  1. Jose and Renaldo had a fight.
  2. They got into a fight.
  3. Who won the fight?
  4. Have you ever gotten into a fight with someone?
  5. Some people get into fights very easily.
  6. Sometimes husbands and wives have fights when they disagree.
  7. There’s still a lot of fighting going on in Syria.
  8. The people in Syria are in a fight to survive.
  9. The fight over health care in the United States continues.
  10. The fight against tyranny will never end.
  11. Jose has cancer. He’s in a fight for his life.
  1. خوزه و رنالدو با هم دعوا کردند.
  2. با هم درگیر شدند.
  3. چه کسی در مبارزه پیروز شد؟
  4. آیا تا به حال با کسی دعوا کرده اید؟
  5. برخی افراد خیلی راحت وارد دعوا می شوند.
  6. گاهی اوقات زن و شوهر وقتی با هم اختلاف دارند دعوا می کنند.
  7. هنوز درگیری های زیادی در سوریه جریان دارد.
  8. مردم سوریه در حال مبارزه برای زنده ماندن هستند.
  9. مبارزه بر سر مراقبت های بهداشتی در ایالات متحده همچنان ادامه دارد.
  10. مبارزه با استبداد هرگز پایان نخواهد یافت.
  11. خوزه سرطان دارد. او در مبارزه برای زندگی خود است.

 

کلمه “fight” یک فعل بسیار رایج است.

ساده گذشته فعل ماضی
fight

مبارزه کردن

fight

جنگید

fight

جنگیده

  1. Our neighbors always fight with each other.
  2. During rush hour, commuters fight against the traffic.
  3. During the holidays, shoppers have to fight against the crowds in the stores.
  4. Men and women who fought in the Iraq War made tremendous sacrifices.
  5. People fight for what they believe in.
  6. People in the United States fight against injustice found here and around the world.
  7. Fight against racism.
  8. Fight for human rights.
  1. همسایه های ما همیشه با هم دعوا می کنند.
  2. در ساعات شلوغی، مسافران با ترافیک مبارزه می کنند.
  3. در تعطیلات، خریداران باید با ازدحام در فروشگاه ها مبارزه کنند.
  4. مردان و زنانی که در جنگ عراق جنگیدند فداکاری های عظیمی کردند.
  5. مردم برای چیزی که به آن اعتقاد دارند می جنگند.
  6. مردم ایالات متحده با بی عدالتی که در اینجا و در سراسر جهان یافت می شود مبارزه می کنند.
  7. مبارزه با نژادپرستی
  8. مبارزه برای حقوق بشر

 

فردی که دعوا می کند یک fighter است. شما می توانید این کلمه را برای کسی که به طور حرفه ای مبارزه می کند استفاده کنید، یا می تواند برای هر کسی که برای رسیدن به آنچه می خواهد بسیار سخت تلاش می کند استفاده شود.

  1. Rachel is a fighter. She doesn’t give up easily.
  2. Tom is a real fighter. He has a serious illness and he’s doing everything he can to survive.
  3. Fighters in wars fought around the world have access to very powerful weapons.
  4. Mohammed Ali was a famous boxer. (The word “boxer” is used to describe a professional fighter.)
  1. راشل یک مبارز است. او به راحتی تسلیم نمی شود
  2. تام یک مبارز واقعی است. او یک بیماری جدی دارد و تمام تلاشش را می کند تا زنده بماند.
  3. جنگجویان در جنگ هایی که در سرتاسر جهان می جنگند به سلاح های بسیار قدرتمند دسترسی دارند.
  4. محمد علی بوکسور معروفی بود. (کلمه “boxer” برای توصیف یک مبارز حرفه ای استفاده می شود.)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b