معنی کلمه Fault به فارسی با چند مثال

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

ترجمه کلمه Fault به فارسی با مثالهای کاربردی

از کلمه fault “عیب” برای نشان دادن مسئولیت اشتباه استفاده کنید.

این کلمه معمولاً به عنوان اسم استفاده می شود:

1. That’s not my fault.
2. Whose fault is it?
3. Who’s at fault here?
4. Does anyone know whose fault this is?
5. I’m sorry. That’s my fault.
6. The accident was Bob’s fault. He accepts responsibility.
7. It’s your own fault that you got sick because you didn’t take care of yourself.
8. This situation is my own fault.
9. It’s her own fault for not following directions.

1. این تقصیر من نیست
2. تقصیر کیه؟
3. اینجا مقصر کیست؟
4. کسی میدونه این تقصیر کیه؟
5. متاسفم این تقصیر منه
6. تصادف تقصیر باب بود. او مسئولیت را می پذیرد.
7. تقصیر خودت هستی که مریض شدی چون از خودت مراقبت نکردی.
8. این وضعیت تقصیر خودم است.
9. این تقصیر خودش است که دستورالعمل ها را دنبال نمی کند.

کلمه faulty “عیب” یک صفت است:

1. Faulty breaks were the reason for the accident.
2. Sophia used faulty logic in making her argument.
3. Faulty reasoning resulted in an incorrect conclusion.

1. شکستگی های معیوب دلیل این حادثه بود.
2. سوفیا در استدلال خود از منطق معیوب استفاده کرد.
3. استدلال نادرست منجر به نتیجه گیری نادرست شد.

کلمه Fault همچنین می تواند به عنوان یک فعل استفاده شود:

1. The car company was faulted for the problem with the breaks.
2. You can’t fault him for trying.
3. The students were faulted for not studying hard enough for the test.

1. شرکت خودروسازی به دلیل مشکل شکستگی مقصر بود.
2. شما نمی توانید او را برای تلاش سرزنش کنید.
3. دانش آموزان به دلیل مطالعه نکردن کافی برای آزمون مقصر بودند.

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.