Meaning and usage of fall word
What is definition, meaning and usage of word fall

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Fall به فارسی با مثالهای کاربردی

اگر یک شخص یا چیزی پایین بیاید، آن fall “سقوط می کند”، یا یک وضعیت به نوعی تغییر می کند.

اولین مجموعه جملات نحوه استفاده از “fall” را به عنوان یک فعل نشان می دهد. این یک فعل بی قاعده است. به نحوه تغییر فعل اصلی در زمان های مختلف توجه کنید.

ساده گذشته فعل ماضی
fall

افتادان

fell

افتاد

fallen

افتاده

  1. Apples fall from a tree when there’s a storm. (present tense)
  2. Jim fell off of a ladder and broke his arm. (past tense)
  3. The price of gas is falling. (present continuous tense)
  4. Some books have fallen off the shelf. (present perfect tense)
  5. The tent will fall over if isn’t properly set up. (future tense)
  1. سیب سقوط وقتی طوفان می آید از درخت (زمان حال)
  2. جیم از نردبان پایین افتاد و دستش شکست. (زمان گذشته)
  3. قیمت گاز در حال کاهش است. (زمان حال استمراری)
  4. برخی از کتاب ها از قفسه افتاده اند. (زمان حال کامل)
  5. اگر چادر به درستی نصب نشود سقوط می کند. (زمان آینده)

 

کلمه “fall” یک انتخاب محبوب در هنگام صحبت در مورد شروع یک رابطه عاشقانه است:

  1. Kim says she’s falling in love with her new boyfriend.
  2. Roger and Sue got married soon after they fell in love thirty years ago.
  3. Stevie and Pam have fallen in love.
  4. I think I’m falling in love. (This is a common expression.)
  5. We fell in love with New Orleans when we visited it the first time. (You can fall in love with a thing.)
  6. Edgar fell in love with his car immediately upon first laying eyes on it.
  1. کیم می گوید که عاشق دوست پسر جدیدش شده است.
  2. راجر و سو خیلی زود پس از اینکه سی سال پیش عاشق هم شدند، ازدواج کردند.
  3. استیوی و پم عاشق هم شده اند.
  4. فکر کنم دارم عاشق میشم (این یک عبارت رایج است.)
  5. وقتی اولین بار از نیواورلئان بازدید کردیم عاشق نیواورلئان شدیم. (شما می توانید عاشق چیزی شوید.)
  6. ادگار بلافاصله پس از اینکه ماشینش را دید عاشق آن شد.

 

کلمه “fall” نیز یک اسم است:

  1. Students return to school in the late summer or early fall. (fall = autumn)
  2. Fall is a beautiful time of year in the north.
  3. The leader’s fall from power happened suddenly. (fall = loss of power)
  4. We visited Niagara Falls when we were in New York. (falls = falling water as part of a river)
  5. You took a big fall. Are you okay?
  6. Henry had a falling out with his boss. (falling out = a situation creates bad feelings between people.)
  1. دانش آموزان در اواخر تابستان یا اوایل پاییز به مدرسه باز می گردند. (fall = پاییز)
  2. پاییز فصل زیبای سال در شمال است.
  3. سقوط رهبر از قدرت به طور ناگهانی اتفاق افتاد. (fall = از دست دادن قدرت)
  4. زمانی که در نیویورک بودیم از آبشار نیاگارا دیدن کردیم. (fall = ریزش آب به عنوان بخشی از رودخانه)
  5. سقوط بزرگی کردی حالت خوبه؟
  6. هنری با رئیسش درگیری داشت. (falling out = یک موقعیت باعث ایجاد احساسات بد بین افراد می شود.)

 

اصطلاحات زیادی وجود دارد که از “fall” استفاده می کنند.

  1. The business deal fell through. (fall through = It didn’t happen.)
  2. The teacher fell for the joke. (fall for = She believed what was told to her and was made to feel foolish.)
  3. Labor Day always falls on a Monday. (fall on = happen; occur)
  4. The drill sergeant told his troops to fall in. (fall in = line up)
  5. Sales at our company have fallen off. (fall off = to do poorly.)
  6. Plans to build a new park fell by the wayside. (fall by the wayside = to be ignored or forgotten)
  1. معامله تجاری از بین رفت. (fall through = این اتفاق نیفتاد.)
  2. معلم به شوخی افتاد. (fall for = او آنچه را که به او گفته شده بود باور کرد و باعث شد احساس حماقت کند.)
  3. روز کارگر همیشه دوشنبه است. (fall on = اتفاق افتادن)
  4. گروهبان مته به نیروهایش گفت که داخل شوند.(fall in= اماده و مجهز کردن)
  5. فروش در شرکت ما کاهش یافته است. (fall off = بد انجام دادن.)
  6. طرح های ساخت یک پارک جدید از بین رفت. (fall by the wayside = نادیده گرفته شدن یا فراموش شدن)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b