Meaning and usage of eat word
What is definition, meaning and usage of word eat

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Eat به فارسی با مثالهای کاربردی

کلمه eat “خوردن” کلمه بسیار رایجی است که برای مصرف غذا استفاده می شود. با این حال، این یک فعل نامنظم است، بنابراین برخی از دانش آموزان با آن اشتباه می کنند:

ساده گذشته فعل ماضی
eat

خوردن

ate

خورد

eaten

خورده شده

  1. What do you like to eat for breakfast? (infinitive)
  2. She eats lunch at noon. (present tense)
  3. I usually eat lunch at one. (present tense)
  4. John ate too much pizza. (past tense)
  5. The cats haven’t eaten in two days. (present prefect tense)
  6. Eating too much junk food is not healthy. (gerund)
  1. چه چیزی را دوست دارید برای خوردن برای صبحانه؟ (مصدر)
  2. او می خورد ناهار ظهر (زمان حال)
  3. من معمولا خوردن ناهار در یکی (زمان حال)
  4. جان خورد پیتزا زیاد (زمان گذشته)
  5. گربه ها نخورده اند در دو روز (زمان حال بخشدار)
  6. خوردن غذاهای ناسالم زیاد سالم نیست (جروند)

 

چند کاربرد دیگر برای فعل “eat” وجود دارد.

  1. The meeting ate up a lot of time. (It took a lot of time.)
  2. Something bad happened at work last week, and the experience is really eating at me.  (eat at = to cause anxiety, worry, concern)
  3. Do you want to eat in or eat out tonight?  (eat out = go to a restaurant; eat in = eat at home)
  4. Ted doesn’t want to eat through all of his savings, so he found another job.  (eat through = use something)
  5. If you stay outside for too long, you’re going to get eaten. (get eaten = get bit by mosquitoes)
  1. جلسه زمان زیادی را خورد. (زمان زیادی طول کشید.)
  2. هفته گذشته اتفاق بدی در محل کارم افتاد و این تجربه واقعاً من را می خورد.  (خوردن در = ایجاد اضطراب، نگرانی، نگرانی)
  3. آیا می خواهید امشب غذا بخورید یا بیرون غذا بخورید؟  (بیرون غذا خوردن = رفتن به رستوران، غذا خوردن در خانه = غذا خوردن در خانه)
  4. تد نمی‌خواهد تمام پس‌اندازش را بخورد، بنابراین شغل دیگری پیدا کرد.  (از طریق خوردن = استفاده از چیزی)
  5. اگر برای مدت طولانی بیرون بمانید، غذا خواهید خورد. (خورده شدن = پشه نیش می زند)

 

گاهی (اما نه همیشه) یک جایگزین خوب برای کلمه “خوردن” “have” است.

  1. What are you having for dinner?
  2. What do you like to have for lunch?
  3. We don’t like to have breakfast too late.
  4. She’s having macaroni and cheese.
  1. شام چی میخوری؟
  2. دوست داری ناهار چی بخوری؟
  3. ما دوست نداریم خیلی دیر صبحانه بخوریم.
  4. او ماکارونی و پنیر می خورد.

 

 

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.