بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Distance به فارسی با مثالهای کاربردی
مقدار زمان یا مکان یک distance “فاصله” است. معمولاً distance تفاوت بین دو مکان فیزیکی است:
- What’s the distance between New York and Miami?
- The distance of the race is 22 miles.
- He’s a long-distance runner.
- There’s not much distance between here and there.
- The distance between stars and galaxies is measured in light years.
- Cell phones allow people to talk to each other over long distances for very little money.
- She needs a little distance from her ex-husband.
- The distance of time made the two old friends strangers to each other.
- Distance makes the heart grow fonder. (This is an expression.)
- فاصله نیویورک تا میامی چقدر است؟
- مسافت مسابقه 22 مایل است.
- او یک دونده مسافت طولانی است.
- فاصله زیادی بین اینجا و آنجا نیست.
- فاصله بین ستاره ها و کهکشان ها با سال نوری اندازه گیری می شود.
- تلفن های همراه به افراد این امکان را می دهند که با پول بسیار کمی در فواصل طولانی با یکدیگر صحبت کنند.
- او به فاصله کمی از همسر سابقش نیاز دارد.
- فاصله زمانی دو دوست قدیمی را با هم غریبه کرد.
- فاصله باعث می شود که قلب عاشق شود. (این یک عبارت است.)
کلمه distant “دور” یک صفت است. برای توصیف چیزها یا افرادی که در زمان و مکان بسیار دور هستند استفاده می شود.
- A star is a very distant object. (It’s very far away.)
- Gloria dreams of traveling to distant shores.
- Something is troubling her. She seems very distant today.
- A distant relative called Bob the other day to talk about the family tree.
- ستاره یک جسم بسیار دور است. (خیلی دور است.)
- گلوریا آرزوی سفر به سواحل دور را دارد. (distant shores = مکان ها، کشورهایی که دور هستند)
- چیزی او را آزار می دهد. او امروز بسیار دور به نظر می رسد. (distant = غیر اجتماعی)
یکی از اقوام دور روز گذشته باب را صدا کرد تا درباره شجره نامه صحبت کند. (distant relative = ارتباط نزدیکی ندارند اما هنوز از نظر خونی با هم مرتبط هستند)
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.