Meaning and usage of disease word
What is definition, meaning and usage of word disease

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Disease به فارسی با مثالهای کاربردی

disease نوعی بیماری است اگر بیماری مسری باشد، می توانید آن نوع بیماری را از افراد دیگر دریافت کنید. همه انواع بیماری مسری نیستند. برخی از بیماری ها شایع هستند و تهدید کننده زندگی نیستند، اما سایر بیماری ها بسیار جدی هستند و می توانند شما را بکشند.

  1. Cancer is a disease that affects millions of people.
  2. Elderly people might get Alzheimer’s disease. It’s not a contagious disease.
  3. A virus that causes a disease is infectious. (You can get from other people.)
  4. AIDS is a disease that develops from the HIV virus.
  5. The measles is a contagious disease.
  6. Ebola is a very dangerous disease. You can catch it from other people.
  7. Tuberculosis is a common disease in some third world countries.
  8. Malaria is a disease spread by mosquitoes.
  9. Cardiovascular disease is not infectious. (This is a disease that affects your heart.)
  10. It’s important to pay attention to reports of any new diseases.
  11. To help prevent the spread of a disease, you should always wash your hands.
  12. Brush and floss your teeth to prevent gum disease.
  1. سرطان بیماری است که میلیون ها نفر را تحت تاثیر قرار می دهد.
  2. افراد مسن ممکن است به بیماری آلزایمر مبتلا شوند. این یک بیماری مسری نیست.
  3. ویروسی که باعث بیماری می شود عفونی است. (می توانید از افراد دیگر دریافت کنید.)
  4. ایدز یک بیماری است که از ویروس HIV ایجاد می شود.
  5. سرخک یک بیماری مسری است.
  6. ابولا یک بیماری بسیار خطرناک است. می توانید آن را از افراد دیگر بگیرید.
  7. سل یک بیماری شایع در برخی از کشورهای جهان سوم است.
  8. مالاریا یک بیماری است که توسط پشه ها منتقل می شود.
  9. بیماری قلبی عروقی عفونی نیست. (این یک بیماری است که قلب شما را تحت تأثیر قرار می دهد.)
  10. توجه به گزارشات مربوط به هر بیماری جدید مهم است.
  11. برای کمک به جلوگیری از گسترش یک بیماری، همیشه باید دستان خود را بشویید.
  12. برای جلوگیری از بیماری لثه دندان های خود را مسواک بزنید و نخ دندان بکشید.

 

کلمه diseased “بیمار” یک صفت است:

  1. I have a diseased tree in my front yard. The tree has to come down.
  2. If your kidneys are diseased, you might require dialysis treatments.
  3. Richard is going to die because he has a diseased liver.
  1. من یک درخت بیمار در حیاط خانه ام دارم. درخت باید پایین بیاید.
  2. اگر کلیه های شما بیمار هستند، ممکن است به درمان های دیالیز نیاز داشته باشید.
  3. ریچارد قرار است بمیرد زیرا کبدش بیمار است.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.