بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Disaster به فارسی با مثالهای کاربردی
disaster “فاجعه” وضعیت وحشتناکی است. شما می توانید از این کلمه برای تصادفات، آسیب های ناشی از طوفان، مشکلات ناشی از اشتباهات، روابط ناموفق و عملکرد ضعیف استفاده کنید. کلمه disaster نیز برای بزرگنمایی مشکلات به کار می رود.
- Alfredo’s backyard is a disaster. (It’s very messy.)
- The speech given by the candidate was a disaster. (It was a very bad speech.)
- The kitchen was a disaster after the children spent the afternoon making cookies.
- Keeping a wild animal as a pet is a disaster waiting to happen.
- Our city’s police and fire departments are prepared for disasters.
- Disaster relief organizations went to Haiti following the earthquake.
- The state of Oklahoma requested disaster assistance in the wake of several strong tornadoes that leveled three small towns. (leveled = destroyed)
- We’ve noticed a dramatic increase in natural disasters in the last ten years.
- It can take weeks or months to clean up after a disaster.
- حیاط خلوت آلفردو یک فاجعه است. (خیلی نامرتب است.)
- سخنرانی کاندیدا فاجعه بار بود. (سخنرانی بسیار بدی بود.)
- بعد از اینکه بچه ها بعدازظهر را صرف درست کردن کلوچه کردند، آشپزخانه یک فاجعه بود.
- نگهداری از یک حیوان وحشی به عنوان حیوان خانگی فاجعه ای است که در انتظار وقوع است.
- پلیس و ادارات آتش نشانی شهر ما برای حوادث آماده هستند.
- سازمانهای امدادی در پی وقوع زلزله به هائیتی رفتند.
- در پی وقوع چندین گردباد قوی که سه شهر کوچک را با خاک یکسان کرد، ایالت اوکلاهاما درخواست کمک برای بلایای طبیعی کرد. (همسطح = تخریب شده)
- ما در ده سال گذشته شاهد افزایش چشمگیر بلایای طبیعی بوده ایم.
- ممکن است هفته ها یا ماه ها طول بکشد تا پس از یک فاجعه پاکسازی شود.
کلمه disastrous “فاجعه آمیز” یک صفت است:
- A disastrous epidemic hit the small village quickly and killed hundreds of people.
- Several disastrous decisions caused the paper company to go out of business.
- Sarah has had two disastrous relationships in the last few years.
- If carbon emissions continue to rise, the effects will be disastrous.
- یک اپیدمی فاجعه بار به سرعت روستای کوچک را درنورد و صدها نفر را کشت.
- چندین تصمیم فاجعه بار باعث شد که شرکت کاغذ از کار بیفتد.
- سارا در چند سال اخیر دو رابطه فاجعه بار داشته است.
- اگر انتشار کربن همچنان در حال افزایش باشد، اثرات فاجعه بار خواهد بود.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.