Meaning and usage of dirt word
What is definition, meaning and usage of word dirt

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Dirt به فارسی با مثالهای کاربردی

dirt می تواند به چند شکل مختلف باشد. این می تواند خاک زیر پای شما باشد. این می تواند گرد و غبار و کثیفی باشد که روی ماشین شما ایجاد می شود. می تواند گزارشی از رفتار نادرست باشد. به هر شکلی که باشد، باید بدانید که چگونه از این کلمه استفاده کنید.

  1. When I was a boy, I enjoyed playing in the dirt.
  2. Children like to play in the dirt.
  3. When seeds are planted in the dirt, they grow into plants.
  4. Black dirt is valuable because it’s so rich in nutrients.
  5. Ash and soot from factories are forms of dirt.
  6. They make the sky look dirty. (The word “dirty” is an adjective.)
  7. When dirt and water are mixed they create mud.
  8. These shoes have dirt and mud on them.
  9. Dirt can be washed away with soap and water.
  10. Dirty clothes need to be washed.
  11. These pants are really dirty.
  1. وقتی پسر بودم از خاک بازی کردن لذت می بردم.
  2. بچه ها دوست دارند در خاک بازی کنند.
  3. وقتی بذرها در خاک کاشته می شوند، به گیاه تبدیل می شوند.
  4. خاک سیاه با ارزش است زیرا سرشار از مواد مغذی است.
  5. خاکستر و دوده کارخانه ها اشکالی از خاک هستند.
  6. آنها آسمان را کثیف جلوه می دهند. (کلمه کثیف یک صفت است.)
  7. هنگامی که خاک و آب مخلوط می شوند گل ایجاد می کنند.
  8. روی این کفش ها خاک و گل وجود دارد.
  9. کثیفی ها را می توان با آب و صابون شست.
  10. لباس های کثیف باید شسته شوند.
  11. این شلوار واقعا کثیف است.

 

همچنین می‌توانید از کلمات dirt یا dirty برای صحبت در مورد رفتار یا سرگرمی‌هایی که شامل زبان ناپسند یا برهنگی است استفاده کنید.

  1. William has a dirty mouth.
  2. He likes to tell dirty jokes.
  3. Todd has a collection of dirty magazines.
  4. He likes to watch dirty movies.
  1. ویلیام دهان کثیفی دارد.
  2. او دوست دارد جوک های کثیف بگوید.
  3. تاد مجموعه ای از مجلات کثیف دارد.
  4. او دوست دارد فیلم های کثیف ببیند.

 

کلمه “dirt” همچنین برای اشاره به اطلاعاتی، درست یا نادرست، استفاده می شود که به شهرت یک فرد آسیب می رساند.

  1. Politicians sometimes try to dig up dirt on their political opponents.
  2. Political opponents of Joe Biden tried to get dirt on him, but they were not successful.
  3. People who participate in dirty forms of politics are usually caught and subject to public criticism.
  1. سیاستمداران گاهی تلاش می کنند تا خاک بر سر مخالفان سیاسی خود بکنند.
  2. مخالفان سیاسی جو بایدن تلاش کردند او را لو دهند اما موفق نشدند.
  3. افرادی که در اشکال کثیف سیاست شرکت می کنند معمولاً گرفتار شده و مورد انتقاد عمومی قرار می گیرند.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

 

fr-article-ad-3b