معنی کلمه Describe به فارسی با چند مثال

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

ترجمه کلمه Describe به فارسی با مثالهای کاربردی

وقتی اطلاعات دقیقی به شخص دیگری می دهید، چیزی را describe «توصیف» می کنید. این فعل شبیه “tell” است.

1. Samantha described her trip to Paris. (She told us about her trip to Paris.)
2. Can you describe what your house looks like?
3. It’s hard to describe what coffee tastes like to someone who has never had it before.
4. An adjective describes a noun.
5. An adverb describes a verb, an adjective, or another adverb.
6. Words can’t describe how beautiful the lake looks today.
7. She described what her attacker looked like to a police officer who drew the man’s face.

1. سامانتا از سفرش به پاریس تعریف کرد. (او در مورد سفر خود به پاریس به ما گفت.)
2. می توانید توضیح دهید که خانه شما چگونه است؟
3. توصیف طعم قهوه برای کسی که قبلاً آن را نخورده است دشوار است.
4. یک صفت یک اسم را توصیف می کند.
5. یک قید یک فعل، یک صفت یا یک قید دیگر را توصیف می کند.
6. کلمات نمی توانند توصیف کنند که دریاچه امروز چقدر زیبا به نظر می رسد.
7. او توضیح داد که مهاجمش برای افسر پلیسی که صورت مرد را کشیده بود چه شکلی بود.

وقتی کلمه describe به شکل اسم باشد، به کلمه description تبدیل می شود:

1. She provided a description of her assailant to a police officer.
2. This book has a good description of what Quebec looks like during the summer.
3. Give the salesperson a description of what you are looking for and he’ll help you find it.

1. او توصیفی از ضارب خود را به یک افسر پلیس ارائه کرد.
2. این کتاب توصیف خوبی از ظاهر کبک در طول تابستان دارد.
3. به فروشنده توضیح دهید که چه چیزی به دنبال آن هستید و او به شما کمک می کند آن را پیدا کنید.

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.