Meaning and usage of dead word
What is definition, meaning and usage of word dead

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Dead به فارسی با مثالهای کاربردی

موجود زنده یا شخصی که از زندگی باز می ایستد dead “مرده” است. نقطه مقابل “مرده” “alive” است.

  1. The man is no longer alive. He’s dead.
  2. There’s a dead crow in my front yard.
  3. A cemetery is full of people who are dead.
  4. You should be respectful of the dead. (In this sentence, “dead” is a noun.)
  5. The police found a dead body inside the apartment. The person had been dead for several days.
  1. آن مرد دیگر زنده نیست. او مرده است
  2. یک کلاغ مرده در حیاط خانه من است.
  3. یک قبرستان پر از مردم مرده است.
  4. باید به مرده ها احترام گذاشت. (در این جمله «مرده» یک اسم است.)
  5. پلیس یک جسد را در داخل آپارتمان پیدا کرد. این فرد چند روزی بود که مرده بود.

 

این کلمه هنگام توصیف وضعیت یک فرد بسیار محبوب است. اگر کسی خسته است یا مشکل دارد، یا اگر چیزی کار نمی کند، می توانید از این صفت استفاده کنید.

  1. My car’s dead. (It doesn’t work.)
  2. The battery in my phone is dead.
  3. Traffic came to a dead stop. (It stopped moving.)
  4. I’m dead tired.
  5. We’re dead if we don’t get this assignment done on time.
  6. Uh oh. You’re dead. (You’re in trouble.)
  1. ماشینم مرده (این کار نمی کند.)
  2. باتری گوشیم تموم شده
  3. ترافیک متوقف شد. (از حرکت ایستاد.)
  4. من خسته ام
  5. اگر این وظیفه را به موقع انجام ندهیم، مرده ایم.
  6. اوه اوه تو مرده ای (شما در مشکل هستید.)

 

کلمه deadly “کشنده” یک قید است، اما یک صفت نیز هست. چیزی که کشنده است باعث مرگ می شود.

  1. The young woman drank a deadly poison.
  2. He’s deadly serious about his work.
  3. Two teenage girls were involved in a deadly car crash over the weekend.
  1. زن جوان سمی مهلک نوشید.
  2. او در مورد کار خود جدی است.
  3. دو دختر نوجوان در آخر هفته در یک تصادف رانندگی مرگبار درگیر شدند.

 

چند راه دیگر برای استفاده از کلمه “dead” وجود دارد.

  1. A deadline is the time when something must be finished. You can’t go past a deadline.
  2. A dead end is the end of a road. You can’t continue because of an obstacle or there’s no more pavement.
  3. A dead end is also a situation in which a person can’t move forward or improve. When you’ve reached a dead end, you have to do something different.
  4. Law enforcement officials often say they want to capture a dangerous suspect dead or alive.
  5. Nocturnal animals come out in the dead of night. (the dead of night = the middle of the night when it’s very dark and very quiet)
  1. مهلت زمانی است که کاری باید تمام شود. شما نمی توانید از یک ضرب الاجل بگذرید.
  2. بن بست پایان یک جاده است. به دلیل مانعی نمی توانید ادامه دهید یا سنگفرش دیگری وجود ندارد.
  3. بن بست نیز وضعیتی است که در آن فرد نمی تواند به جلو حرکت کند یا بهبود یابد. وقتی به بن بست رسیدید، باید کاری متفاوت انجام دهید.
  4. مقامات مجری قانون اغلب می گویند که می خواهند یک مظنون خطرناک را مرده یا زنده دستگیر کنند.
  5. حیوانات شب نشین در تاریکی شب بیرون می آیند. (دوم شب = نیمه شب که خیلی تاریک و خیلی ساکت است)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.