Meaning and usage of crowd word
What is definition, meaning and usage of word crowd

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Crowd به فارسی با مثالهای کاربردی

crowd “جمعیت” یک اجتماع بزرگ از مردم است. حضور یک جمعیت بسته به علاقه شخصی شما در موقعیت می تواند خوب یا بد باشد:

  1. There was such a large crowd gathered for the parade, we couldn’t find a parking space.
  2. The owners of the store were thrilled to see a large crowd inside their store during the sale.
  3. We’ll have to get to the fair early in order to beat the crowds.
  4. A crowd of people formed around two men fighting in the street.
  5. We had a large crowd over for dinner last night.
  6. The man on stage remarked that he had a good crowd watching his performance.
  7. Politicians know how to work a crowd. (work a crowd = meet and talk among a large group of people)
  1. آنقدر جمعیت برای رژه جمع شده بود که جای پارک پیدا نکردیم.
  2. صاحبان فروشگاه از دیدن جمعیت زیادی در داخل فروشگاه خود در حین فروش به وجد آمدند.
  3. برای شکست دادن جمعیت باید زودتر به نمایشگاه برسیم.
  4. انبوهی از مردم در اطراف دو مرد که در خیابان با هم دعوا می کردند تشکیل شد.
  5. دیشب جمعیت زیادی برای شام داشتیم.
  6. مرد روی صحنه خاطرنشان کرد که جمعیت خوبی در حال تماشای اجرای او بود.
  7. سیاستمداران می دانند چگونه با جمعیت کار کنند. (جمعیت کار = ملاقات و گفتگو در میان گروه زیادی از مردم)

 

کلمات “crowd” یا “crowded” را می توان به عنوان صفت یا به عنوان بخشی از یک اسم مرکب استفاده کرد:

  1. These appetizers a real crowd pleaser.
  2. Let’s get out of here. It’s too crowded.
  3. When the room gets crowded, the temperature goes up from all the body heat.
  4. The police were called in for crowd control following the soccer game.
  5. Crowdfunding is a new method of raising money online for special purposes.
  1. این پیش غذاها خشنود کننده واقعی جمعیت هستند. (crowd pleaser = چیزی که بیشتر مردم دوست دارند)
  2. از اینجا برویم خیلی شلوغه
  3. وقتی اتاق شلوغ می شود، دما از تمام گرمای بدن بالا می رود.
  4. پس از بازی فوتبال، پلیس برای کنترل جمعیت فراخوانده شد.
  5. Crowdfunding یک روش جدید برای جمع آوری پول آنلاین برای اهداف خاص است.

 

همچنین می توانید از کلمه “crowd” به عنوان فعل استفاده کنید:

  1. A group of people crowded around the movie star as she walked through the street.
  2. Stop crowding me! You’re too close.
  3. Don’t crowd the man. Give him some space.
  4. The pitcher almost hit the batter with a baseball because he was crowding the plate. (To crowd the plate in baseball is to stand too close to home plate.)
  1. گروهی از مردم در حالی که ستاره سینما در خیابان قدم می زد دور او جمع شدند.
  2. شلوغم نکن! تو خیلی نزدیکی
  3. مرد را شلوغ نکنید کمی به او فضا بدهید.
  4. پارچ تقریباً با توپ بیس بال ضربه ای به خمیر زد زیرا داشت بشقاب را شلوغ می کرد. (به بشقاب را شلوغ کن در بیسبال این است که خیلی نزدیک به بشقاب خانه بایستید.)

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.