Meaning and usage of crack word
What is definition, meaning and usage of word crack

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

 

ترجمه کلمه Crack به فارسی با مثالهای کاربردی

Crack “ترک” سوراخی است که به طور تصادفی، عمدی یا از طریق نیروهای طبیعی ایجاد می شود.

  1. When soil gets very dry, it cracks.
  2. The soil is cracked.
  3. The ice is beginning to crack.
  4. There are cracks in the ice.
  5. His windshield was cracked by a rock.
  6. Now he has a cracked windshield.
  7. You crack open an egg by hitting it with something hard.
  8. Lightning cracks.
  9. It makes a cracking sound.
  1. وقتی خاک خیلی خشک می شود، ترک می خورد.
  2. خاک ترک خورده است.
  3. یخ شروع به ترکیدن کرده است.
  4. شکاف هایی در یخ وجود دارد.
  5. شیشه جلوی او بر اثر سنگ ترک خورده بود.
  6. حالا شیشه جلوش ترک خورده.
  7. شما تخم مرغ را با ضربه محکمی به آن می شکنید.
  8. ترک های رعد و برق.
  9. صدای ترق می دهد.

 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.